۱۳۹۲ آذر ۱۸, دوشنبه

ای نی زن شوریده جان جمشید پیمان

ای نی زنِ شوریده جان،آتش بزن دَر جانِ من 
خوش جا کند رنگِ غمت، در دیده یِ گریـانِ من 

آتش فشانِ سینه را، جاری کنی در کامِ نی 
در پیش چشمم آوری، سوزِ دلِ پنهانِ من 

ای بانگِ نـایَـت آشنا ، با زیر و بَـم هایِ دلم 
در پرده هایت گفت و گو ،زآغازِ من،پایانِ من 

پنهان نکردی غم به جان، گفتی به من دردِ نهان 
همرازِ لب های تواَم، من نشکنم پیمانِ من 

امشب بزن سازی دگر،شوری به پا کن این میان 
برخوان به گوش این و آن، فریادِ من،عصیانِ من 

با می صفائی می کنم، همراهِ سازِ خسته ات 
تا گُم شَـوَد در مستی اَم، سرمایه ی ایمان من 

در این خموش آباد اگرِ ،سازَت بیفتَد از نَـفَس 
از جوشش افتد سینه ام ــ دریایِ پُـر توفانِ من ــ 

بـاغ دلم ویرانه شد،کاری بکن ای باغبان 
شاید به سامان آوَری، پاییزِ بی سامانِ من

۱۳۹۲ آبان ۲۷, دوشنبه

ادعای «اکبر خوشکوشک» درباره قتل فرخزاد ورابطه علیرضا نوری زاده با وی





پایگاه خبری تحلیلی انتخاب
اکبر خوشکوشک پس از 14 سال سکوت - یعنی از زمان بازداشت پس از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای - شامگاه گذشته 25 آبان‌ماه ادعا کرد که علیرضا نوری‌زاده شاه‌کلید دروغ دخالت ایران در قتل فریدون فرخزاد است.

به گزارش ایسنا به نقل از انصاف‌نیوز، خوشکوشک که چند روز قبل نیز در صفحه فیسبوک خود به صورت سربسته و مبهم، نوری‌زاده را به پرسش و پاسخ در این زمینه فراخوانده بود، این بار با خطاب قرار دادن او با صراحت بیشتری نوشت: «بالاخره من آن زمان که در وزارت اطلاعات بودم ارتباط خوبی داشتیم. شما نامه‌ای نوشتید برای بازگشت به کشور، قرار شد صداقت خود را ثابت کنید. شما هم قول همکاری دادید. یک: کمک کردن برای بازگشت آنان که می‌خواهند بازگردند. دو: اخبار گروه‌های معارضه که علیه جمهوری اسلامی کارهای سیاسی می‌کنند. سه: اخبار از نظریات کشورهای خلیج فارس خصوصا عربستان سعودی.

بعد فوت مرحوم سعید امامی و دستگیری من که در زندان بودم، شما شروع کردید علیه من به دروغگویی. یک نمونه، قتل فرخزاد. شما قطعا یادتان باید باشد که از طریق شما برای مرحوم فرخزاد از شهر بن پاسپورت تهیه شد و من هم برای خرید بلیط و مخارج سفر به ایران به شما پول دادم. شما یک شو با حضور مرحوم فرخزاد و هایده در برلین راه انداختید و فرخزاد به همه اعلام کرد که می‌خواهد برود به ایران و به آن افتخار می‌کند. این خواست ما بود از شما که انجام شد. بعد چه اتفاقی افتاد که ایشان کشته شد؟ شما هم در تمام شبکه‌ها و رسانه‌ها و سایت‌ها علیه من اعلام کرده‌اید که من کشته‌ام!

شما دارید به سیستم اطلاعاتی و امنیتی آلمان توهین می‌کنید. قرار ما در لندن بود. آیا شما از سازمان امنیتی آلمان به نام ان.دی.ان سوال کرده‌اید؟ اصلا سوال کرده‌اید از اداره مهاجرت آلمان؟ فکر نمی‌کنید این حرف‌ها برای عوام‌فریبی است و کم کردن اصل موضوع که شما برای ما کار می‌کردید؟ فکر کردی زمان مصرف من تمام شده و مرا هم مثل سعید امامی می‌کشند و از شما ردی نمی‌ماند؟ یا اینکه فکر کردی ارتباط با شما لو می‌رود؟

در کل بعد از 14 سال صبر و خارج شدن از محرمانه به عادی از نظر اطلاعات، به خدمت شما عرض کردم که حاضرم تمام ارتباطات با شما و فیلم از شما و صدای شما را که در اختیارم هست در اختیار عموم قرار دهم. بالاخره ماه زیر ابر نمی‌ماند. من حاضر به هر گونه تماس یا ارتباط با شما برای روشن شدن موضوع قتل مرحوم فرخزاد در بحث‌های آینده هستم. آیا کشتن یک نفر که افسرده شده و می‌خواهد به کشور بازگردد و همه لوازم آن را فراهم می‌کند چه معنی دارد که با او با قوه قهری برخورد شود؟ آیا رابطه تجاری صنعتی ایران و آلمان مهم نیست که آن زمان سالی چند میلیارد دلار است؟»

وی همچنین در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبانش درباره سعید امامی، نوشت: «نظر مرحوم سعید این بود که باید برای آنها که از ایران رفته‌اند فضایی برای بازگشت باشد.»

او در واکنش به اعتراض فردی دیگر درباره سعید امامی، نوشت: «مطلب واقعی را از کسی که 15 سال در کنار مرحوم سعید امامی بود باید سوال کرد، نه از یک مشت دروغگوی مزدور.»

به گزارش ایسنا، اکبر خوشکوشک از نیروهای اطلاعاتی کشور بود که پس از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای بازداشت شد.

۱۳۹۲ مهر ۷, یکشنبه

انحلال ونابودی مجاهدین هدف مشترک ملایان جنایتکار وارباب دهکده ء جهانی

ایران تنها کشوری است  در منطقه ،که رفرمهای داخلی و استعماری  در آن جواب ندارد والگو وبدیل مجاهدین تنها  راه ، در پیش روی  است  وبه همین علت ، هدف ارباب دهکده جهانی  و جنایتکاران و وحوش  حاکم بر کشورمان ،خروج  ، واز میدان بدر کردن بدیل مجاهدین است  ، البته بدیل ارباب دهکدهء جهانی یک آلترناتیو دست ساز ،  راست وابسته ، به ارباب وتامین منافع ارباب  در منطقهء بسیار حساس خاورمیانه است  وبدون جای گزین کردن آلترناتیو " لیبرل دمکرات " ارباب  دهکده در ایران بعد ملایان ، منافع دراز مدت ارباب ومخصوصا  امنیت اسرائیل در منطقه تامین  نخواهدشد ، ودست باز پیدا کردن مجاهدین برای سرنگونی ملایان، بیشترین ضربه به سیاست خاورمیانه بزرگ خواهد زد  در همین جهت و راستا ، تمامی حملات به اشرف ولیبرتی قابل بررسی است و ارزش سوریه در خاورمیانه ، بخاطر موقعیت جغرافیائی آن ، به ویژه هم مرز با اسرائیل بودنش  هست ، وقبلا هم  گفته های  رئیس اطلاعات وامنیت داخلی دولت های اسرائیل که گفته بود از  سال 1967، جنگ شش روزه بین اعراب واسرائیل ، امن ترین مرز ، برای اسرائیل  مرز سوریه بوده ، اما  حال در سوریه علاوه برنیروهای اپوزسیون دمکرات ، نیروهای دگماتیست وافراطی اسلامی وهم حزب الله لبنان ، که به سلاحهای بسیار پیشرفتهء روسیه ، که در اختیار  دولت ضد بشری بشار، اسد قرار گرفته دسترسی دارد واین با امنیت اسرائیل  وخاورمیانه  بزرگ در تضاد است . ولید معلم وزیر خارجه بشار ، چندی پیش گفته بود آنچه که در سوریه  در حال روی دادن است از سال 2009 به منظور رسیدن به تهران برنامه ریزی شده است ودر این راستا می توان به راحتی فهمید که چرا در سال 2009 ارباب بی مروت دهکده با اینکه ، با تک تک مجاهدان اشرف ، تضمین  حفاظت کتبی ،  در قبال خلع سلاح مجاهدین داده بود را زیر پا می گذارد ومجاهدین را باآگاهی کامل ، به دست دشمن مجاهدین می سپارد ودر همان سال 2009 و2011 بدست دشمنان مجاهدین  به فرماندهی رئیس پنتاگون به اشرف حمله می شود که بیش از 50نفر از مجاهدین شهید وبیش از هزار مجاهد مجروح ومصدوم میشود و رئیس پنتاگون و دولت او به غیر از محکومیت ظاهری ،جنایتکارانی که با گلوله مستقیم مجاهدان رابه شهادت رسانده بودند وفیلم آن جنایتها دنیارا تکان داد ، را بدون هیچ باز خواستی ،  به تشویق هرچه بیشتر  جنایتکاران می پردازند که صحت  تشویق  به جنایت  بیشتردر سه حمله به لیبرتی به اثبات می رسد وبه قول طاهر بومدرا  ، دولت  آمریکا ونماینده سازمان ضدملل از قبل وبعد از هر جنایتی از کم وکیف آن ، وحتی بعداز گرفتن ، گروگان از لحظات اولیه ، محل نگه داری  وطریقه نگهداری اطلاع کامل دارند  وطبق یک گزارش از داخل رژیم که منبع آن از عراق است وبه شورای امنیت ملی رژیم گزارش شده است که یک هیئت آمریکائی سه بار  در زندان لشکر طلائی مالکی در فرودگاه بغداد  با 7 گروگان دیدار وگفتگو کرده است و هدف مشترک مالکی وسپاه قدس وارباب دهکده ،در کشتن و متلاشی کردن مجاهدین  است ، اما ارباب دهکده خواهان حذف ویا حداقل خنثی کردن نقش مجاهدین در  "پروسه سیاسی "آیندهء مربوط به ایران است علت این عمل ضد انسانی وحمایت ارباب از جنایت در لیبرتی ، بخاطر تشکیلات منسجم وسازماندهی ارتش آزادی  وموسسان چهارم در میهن اشغال شده ، آلترناتیوی نامطلوب برای ارباب است واما مجاهدین به خاطرفشارهای سیاسی ونظامی وجنگ روانی ( با به شهادت رسیدن 52 مجاهد و7 گروگان )  نه تنها قدمی به عقب نمی گذارند بلکه با حمایت مردمی  ومجاهدان تا بن استخوان ، ایمان  به درستی راه خود ، وحمایت مقامات عالی رتبه دولت های قبلی آمریکا  واروپا ، برای " پروسه ء تغییر رژیم " و بن بست عوامل وحامیان  نایاک ولابی ملایان در وزارت خارجه ،  توان خارج کردن مجاهدین از " پروسه تغییررژیم  " را ندارند  وبه این خاطر  مجاهدین بی سلاح در زندان لیبرتی و زیر ضرب مالکی وسپاه قدس وارباب دهکده جهانی ومترسکش  بنام یونامی در عراق  هدف واحدی را ، که متلاشی کردن مجاهدین  به هرقیمت هستند  ، واما اعتصاب غذا وتحصن کنندگان در زندان لیبرتی وکشورهای مختلف جهان ،  در قبال جنایت در اشرف ولیبرتی شعار "یوان- یوان  -شیم آن -یو " یو اس- یواس -شیم آن -یو " برای دنیا وعصر حاضر یک پیغام عالی وبی نظیری را می رسانند که دولت  ارباب بی مروت  ومترسکش(سازمان ضد ملل ) در جنایت وخیانت به مردم دنیا بلاخص مجاهدان اشرف ولیبرتی نقش درجه یک را بازی میکنند واقتدار وبی شکستی عنصر مجاهد خلق ، تسلیم نشدن در برابر جنایتکاران ومقاومت به هر قیمت با شعار  "تالله تالله لاکیدن اصنامکم " اصالت وارزش انسان خداگونه وقدرت لایزال مجاهد مریمی به رهبری مسعود عزیز را به  اثبات می رسانند و به همین خاطر ارتجاع وارباب از درک  قدرت ایمان مجاهدان به راهشان ومردمشان وسازمانشان عاجزند وپیروزی  نسل حنیف  با رهبری مسعود ومریم ارتجاع وحامیان جنایت وخیانت در آمریکا واروپا را با تکیه به مردم آزادیخواه ایران وجهان وتجارت خون مجاهدان با نفت ودلار ویورو در دنیا را رسوا خواهند کرد                                                                                                                                                                           رضا قبرسی29/9/2013

۱۳۹۲ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

علل نرمش وکوتاهی ارباب دهکده در قبال بشار اسد وملایان

در رابطه با توطئه ملایان وتشویق ترغیب ارباب بی مروت دهکده جهانی،برای کشتار بیشتر مجاهدان ،  اول می خواهم به دهه ها  قبل ، به  تاریخ 14 فروردین سال 65، یک هنگ آموزشی مجاهدین  درحوالی قرارگاه " منصوری " به تمرین تیر اندازی مشغول بودند هدف حمله نیروهای  یه کتی (نیروهای طالبانی ،رئیس جمهور فعلی در حال مرگ وزندگی)قرار می گیرند که چهار نفر از آنان زخمی می شوند، ودر 23 تیر ماه همانسال  افراد طالبانی یک خودروی مجاهدین را در جاده سلیمانیه -کرکوک مورد حمله افراد طالبانی قرار می گیرد واز 5 نفر سر نشین آن تنها  "عاصفه " دختر هشت ساله  "فاطمه زائریان " که هنوز از آمدنش به عراق  دوهفته نگذشته بود جان سالم بدر می برد بعد تهاجم روز سه شنبه 15 مهر 1365، یک گروه 11 نفره از یک واحد عملیاتی مجاهدین در منطقه  کردستان عراق ، افراد " یه کتی " با آتش باری روی آنان در  روستای  "پشت آشان " جان  می بازند از این یازده نفر یکی همشهری من  :علیرضا همت مند " ودیگری بنام  "علی اکبر صالحی " اهل نقده، که من در زندان اورمیه باآنها بودیم  و هر دو را از نزدیک می شناختم مجاهدانی پاک وصادق ، وبه قول ما ومجاهدان ، واقعا "مجاهدان مریمی " بودند یک ماه بعد  طالبانی رئیس جمهور فعلی عراق به تهران می رود و در 17 آبان ماه65 با باقر حکیم ملاقات می کند که خبر آن در همان روز از رادیو  ملایان پخش می گردد بدین ترتیب رهبری " یه کتی " با  "مجلس  اعلا " وسپاه "بدر " همسو وهم مرام وهم جهت  ، در کمک به ملایان جنایتکار ، از هیچ جنایت  وخیانتی دریغ نمی کنند ، واین زمان مصادف بود با پایان جنگ  واعلام آتش بس ، میان دولت عراق، ونیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا ، در حقیقت  این جنایت ها در پیام  دعوت به مردم عراق از طرف غرب ، که برعلیه رژیم وقت عراق ، در خلع قدرت بعد از حمله ائتلاف به عراق،اقدام نمایند، همین گروههای مزدو یاد شده ،  در شمال غربی قرارگاه حنیف  تجمع میکنندومی خواستند اول مجاهدین را که دشمن قسم خورده ملایان ، را نابود ومضمحل سازند وبعد اگر توانستند صدام را سرنگون کنند ، مجاهدین با آنهمه جنایت  وشهادت  و  مجروح شدن  اعضای خود ، از درگیری  با مزدوران رژیم  "مجلس اعلا ،سپاه  بدر ، یه کتی " پرهیز می کند وبه سمت قراگاه "اشرف " عقب نشینی می کنند .                                                                                                              منظور از این مقدمه ، می خوهم این سوال را مطرح کنم که آیا دعوت مقامات ارشدغرب در آنزمان و تبادل نامه بین آقای اوباما  وخامنه ای که در دهم این ماه ، در بیشتر خبرگزاریها  انتشار یافت ودیروز آقای اوباما آن را تائید ، ولی برای کم اهمیت جلوه دادن آن ،گفت که به رئیس جمهور جدید ملایان  "روحانی " نوشته است ، آیا تبادل نامه و پیام  از طرف آقای اوباما ، تبانی با ملایان در مورد به شهادت رساندن 52 مجاهد  وبه اسارت رساندن 7 مجاهد،تبانی ارباب  بی مروت دهکده جهانی با جنایتکاران نبوده است؟ چرا وبه چه علت دراین بحبوحه ء جنگ احتمالی با بشار ، ارباب بی مروت دنیا با اطلاع وآگاهی کامل بر جنایات انجام گرفته از طرف بشار که تابه حال که بیش از یکصد هزار نفر کشته وصدها هزار مجروح ومصدوم ومیلیونها انسان آواره شده اند ، تازه ارباب یادش افتاده که از اسلحه شیمیائی استفاده شده، وموشکهای دور برد ، بمب های چندین تنی با هواپیما هیچ اشکالی ندارد؟ ، وهمکاری با جنایت ومحکومت ظاهری ارباب ، ولی درباطن چراغ سبز به جنایتکاران برای ادامه جنایت به بشار ، و دست باز پیدا کردن سپاه قدس در عراق در جنایت نیست؟چه قدم عملی برای پیشگیری از جنایت در این بیش دوسال در سوریه  واز سال 2009 در اشرف ولیبرتی برداشته اند؟در عمل هیچ ،همکار جنایتکاران در عمل ،ومحکوم کردن ظاهری جنایت ، تا درندگی ودناعت ورذالت خود را در ظاهر بپوشانند  این سیاست ثابت تمامی جنایتکاران است  ،  این است بهترین دمکراسی و آزادی ، از منظر ارباب وهمفکرانش در اروپا .                                                                                                                                                                                              شکست سیاستهای دولت  "جرج بوش " در حمله به عراق وافغانستان ، ودست باز پیداکردن ملایان در منطقه ، گسترش غنی سازی اورانیوم ، با سانتریفیوز های خیلی پیشرفته ، و بیداری کشورهای عربی در عقب راندن دیکتاتورها ، مخصوصا عدم پذیرش  متحجران اسلامی، در مصر وتونس ولیبی ، ومخالفت مردم ترکیه با دولت اسلام گرا، که  معماران سیاست خاورمیانه ،ترویج آن نوع از اسلام برای خاورمیانه و منطقه را در جهت منافع ارباب و خاورمیانه بزرگ ازیابی میکردند در عمل به شکست انجامیده وتنها الگوی ممتاز واستقلال خواهانه در ابعاد ملی ومردمی مجاهدین، برای مردم  با ایستادگی و پایداری مجاهدین در اشرف لیبرتی الگوی خاصی را برای ایران ومنطقه در عمل نشان داده شده واین نه تنهاراه ، در جهت  منافع ارباب دهکده و "  خاورمیانه بزرگ " نیست بلکه به ضرر آنان هم هست ودر این راستا می توان نامه نگاری آقای اوباما با خامنه ای، که به نظر من از روی استیصال مطلق انجام می گیرد  وقتل عام مجاهدین  به احتمال بسیار در نامه نگاری اوباما با خامنه ای مورد توافق طرفین بوده تا خامنه ای هم در قبال مسئله اتمی نرمش نشان دهد چون این به هم ریختگی در خاورمیانه با منافع خاورمیانه ءبزرگ سازگارنیست، و در این رابطه نظر رئیس اطلاعات وامنیت  داخلی دولت اسرائیل ،که اخیرا گفته بود دولت  اسد در این 46 سال ، مرزهای سوریه واسرائیل امن ترین مناطق ، برای اسرائیل بوده رانشان میدهد .       وهم در تغییرات منطقه ای، آلترناتیوی ،به غیر از مجاهدین ، با تشکیلات منسجم، برندهء آن ،نخواهند بود چون به غیر از آنان آلترنایتو دیگری متصور نیست  . ومجاهدین گروهی  هستند که حاضرند تمامیت  خود را، فدا کنند اما ذره ای از هژمونی خود کوتاه نیایند ، ودر این راستا است که می توان قتل عام مجاهدین ، ونرمش ونامه نگاری ارباب بی مروت دهکده در قبال بشار جنایتکار وملایان  را ارزیابی کرد .تا دیروزمیگفتند که باید به بشار فهماند که نمی تواند در این دنیای متمدن به این سادگی از سلاح شیمیائی استفاده کرد واین پیام  مهمتری به ملایان خواهد رساند که سلاح اتمی بسا،برای غرب وامریکا غیر قابل تحمل است پس چی شد!!!
                                                                                                                                                                                      در این اوضاع واحوال بشدت پیچیده خاورمیانه، چرا وبه چه علت ، آقای اوباما به فکر نامه نوشتن به خامنه ای می افتد وبه او رهنمود می دهد که نیروها ومزدوران خود رابفرستند تا مجاهدین را قتل عام کنند و "ارباب دهکده " به غیر محکومت ظاهری ، هیچ کاری نخواهند کرد،اصلا نگران ،پیامدهای قتل عام  نباشند عین همین را قبل از عزیمت برادر مسعود به عراق ، دولت " ژاک شیراک " صراحتا به جنایتکاران حاکم بر ایران ، می گفتند اگر بتوانید مجاهدین را بربائید  وبه ایران انتقال دهید و ما چشمان خود را در قبال آنها خواهیم بست ، تمامی ناهنجاریها از آزار واذیت جسمی وروحی  مجاهدان با بیش 300 بلندگو به مدت بیش از 670 روز،  و5 حمله به اشرف ولیبرتی با بیش از یکصد شهید وبیش از هزار مجروح ومصدوم ، زندان سازی در لیبرتی ،جلو گیری از ورود نمایندگان پارلمانترهای آمریکائی واروپائی و  وکلای مجاهدین ،  وجلوگیری از ورود روزنامه نگاران وخبرگزاریها به اشرف ولیبرتی، و رعایت نشدن مطلق قوانین وکنوانسیونهای بین المللی در رابطه با پناهندگان وپناهجویان از طرف ارباب بی مروت دهکده جهانی، وحکم روز گذشته دادگاه اروپا در رابطه لغو تحریم ها علیه شرکت کشتیرانی ایران را، می توان به علل نرمش ارباب در قبال  ملایان  پی برد .                                                                                     باید پیچیدگی های فعلی خاورمیانه ، وقانونمندیهای حاکم بر آن  ،تاثیر گذاران در این حوزه ،نقطه قوت ها وضعف های  ملایان جنایتکار،معماران سیاست خاورمیانه بزرگ، اهداف وپیآمدهای آن ، سوریه وروسیه وملایان ،حزب الله لبنان وبه  ویژه نقش مالکی جنایتکار، گزینه ها واحتمالات پیش رو در این پروسه ،باید بارها وبارها بررسی شود  ،بقول مسعود جان جانان ،ساده اندیشی  وساده سازی ،با این سابقهءتاریخی ، برازندهء  مقاومت ما نبوده ونیست وبه یقین  دشمنانمنان،خوار وذلیل ، وخون شهدا ، این پاکترین ومطهرترین  عزیزنمان به ثمر نهائیش خواهد رسید .                                                                رضا قبرسی17/9/2013

۱۳۹۲ شهریور ۱۹, سه‌شنبه

شماره تلفن‌ها ی ضروری برای نجات جان گروگا ن‌ها ی اشرفی

تاریخ درج خبر -1392:06:19
. شماره تلفنهای تماس برای آزادی ۷ گروگان در نزدیکی فرودگاه بغداد.فوری


White House
202-456-1414

UNCHR (Genevá): +41-22-739-8111

U.S - (I.C-office): 1-212-8078400

John Kerry's office numbers. (New U.S Secretary of State)
Boston: (617) 565-8519
Fall River: (508) 677-0522
Springfield: (413) 785-4610
Washington D.C:(202) 224-2742
CANADA
US embassy in Canada: 613-688-5335 &
613-238-5335
Iraqi embassy in Canada:+1-613-2369177
Media: 613-688-5315
US Embassy in Iraq:

U.S. Land Line: 001-240-553-0581 x4293 or x2998

After-Hour Emergency Line:
•From Iraq: 0770-443-1286
•From the United States: 011-964-770-443-1286

۱۳۹۲ شهریور ۱۵, جمعه

جنایت وخیانت به مجاهدان اشرف ولیبرتی

 آیا مجرم اصلی ارباب دهکده جهانی است، اگر نیست چرا وبه علت ارباب بی مروت دهکده ، مجاهدین را به عمد به ملایان وعواملش سپرد ، درسال 2009دولت آمریکا در ظاهر به خاطر انتقال، و ترک نیروهای نظامیش، از عراق بدون پایبندی به قوانین وعرف های پذیرفته شده ،مخصوصا نقض قوانین وکنوانسیونهای بین المللی،زیر پا گذاشتن توافق نامهء حفاظت، با تک تک اشرفیان در قبال جمع آوری سلاحهای مجاهدین ، تا  انتقال اشرفیان به کشورهای اروپایی و آمریکا،خیانت بسا بزرگتری مرتکب شد که تاریخ به هیچ وجه این خیانت ارباب بی مروت دهکده جهانی را،همچون کودتای جنایتکارانه و خائنانه 28 مرداد32 وحتی بزرگتراز آن ،  در خاطره مردم ایران ودنیای متمدن ثبت شده ، وبرای همیشه ماندگار خواهد بود، اصلا آیا از منظر حقوق بین الملل میشود یک کشور ، فردی  ویا جمعی را به عنوان "افراد مورد تهدید " تحت کنوانسیون چهارم ژنو قبول  وبه رسمیت  بشناسد وبه مجامع بین المللی ، این تصمیم وپذیرش خود را اعلام کند وبعد آنان را نه تنها حفاظت نکند بلکه به دشمن آنان بسپارد؟ این عمل نه تنها یک عمل ضد انسانی است بلکه به عمد ،به قتل رساندن آنان، بوسیله آن متعهد نیست؟  به غیر از قاتل ،وجنایتکاران ضد بشر، مگر می توان  کلمه ویا عبارتی  پیدا کرد که برازنده این عمل ضد انسانی ارباب دهکده بوده باشد؟                                                                                          در حمله اول به لیبرتی بیش از ده نفر شهید  وصد نفر مجروح ومصدوم شدند چند نفری از مجروحان پاسپورت پناهندگی از کشور آلمان را داشتندوفقط کافی بود که سفارت آلمان مهراجازه  ورود به پاس آنان بزندومجاهدین هم مخارج  مداوای تمامی آنان را از قبل به سفارت آلمان اعلام وتقبل کرده بودند واگربه مجروحان نامبرده  اجازه ورود ، توسط  سفارت آلمان(سفیر آلمان همسر کوبلر جنایتکاربوده وهست ) برای مداوا داده می شد حتما از مرگ نجات پیدا می کردند، آیا این از مصداق جنایت علیه بشریت توسط ، ارباب دهکده جهانی ودولت آلمان نیست؟                                                                                                                                                                                            جرج باستین معاون  " کوبلرجنایتکار " در اولین و دومین روز بعد از حمله به اشرف، که 52 مجاهد رابه فجیع ترین شکل ممکنه ، در دهه های گذشته، در دنیای متمدن امروزی، غیر قابل تصور بود را محکوم می کند اما از جنایتکار، یعنی دولت مالکی عامل ملایان، می خواهد تحقتق در این باره را هرچه سریعتر  ودر اسرع وقت، شروع ونیتجه را به اطلاع عموم برساند!!!آیا جنایتکاری که این جنایت  به وسیله او انجام گرفته ، تحقیقات درستی انجام خواهد داد؟ جای سوال است،  آقای باستین، تحقیقات در مورد حمله به اشرف در سال 2009 و2011  وحمله به لیبرتی در مرحله اول ودوم وسوم چه نتیجه وثمراتی در محافظت وایمنی  برای مجاهدین داشته که شما باز هم،جنایتکار را رها کرده، ویقه مجروحان ومصدومان ومجاهدان راگرفته اید وبه جنایتکاران می سپارید؟تاتحقیق را جنایتکار خودش انجام دهد!!!، به چه علت از یک تحقیقات بی طرف بین المللی پشتیبانی نمی کنید؟ چه کسی ویا کسانی از تحقیق بی طرفانه واهمه دارند؟به غیر آنان که یا در جنایت سهیم اند یا در قبال آن  منافعی دارند؟ آقای باستین، رئیس قبلی شما ، کوبلر جنایتکار،به گواهی مصلحی، وزیر جنایت وشکنجه ملایان،دوست وهمکار ملایان بوده ودر همکاری در جنایت وخیانت به مجاهدین هیچ دریغی نداشته  وشما ورئیس جدیدتان، اگر به این زودی،  جنایتکارانی که این جنایت ها انجام دادند، ورئیس جنایتکارسپاه قدس،اعلام کرده که این عملیات، از عملیات مرصاد ، برای حاکمان به ایران وعراق مهم تر بوده را ، به جهانیان به وضوح کامل افشا نکنید، باید به شما وهم رئیس جدیدتان هم ، باید مثل کوبلر نگریسته شود ومن  منتظر موضع رسمی وعلنی شماو رئیس جدیدتان ، به عنوان اشخاصی که از جنایتکاران  نفرت دارید ،عاملان جنایت را، به مردم دنیا  که به غیر از مالکی وسپاه قدس وملایان وحامیان بین المللی آنان نیستند راافشا نمائید هستم                                                                                                   رضا قبرسی 6/9/2013

۱۳۹۲ شهریور ۱۳, چهارشنبه

چرا حمایت کنندگان ومشوقان جنایت در اشرف را به صراحت افشاء نمی کنیم؟

  ضرب المثل معرفی است در ایران که می گویند "نمیدانیم قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را " ارباب بی مروت دنیا (ایالات متحده) وتمامی دول اروپائی از جمله انگلستان وفرانسه  وایتالیا و..... تحقیق در مورد جنایت  در اشرف را به دولت جنایتکارعراق تاکید وتوصیه می کنند ،در صورتی که همه آن دول، انجام آن جنایت به وسیله جنایتکاران حاکم برعراق ، انجام گرفته، را می دانند وسازمان مجاهدین در دهها اعلامیه واطلاعیه برآن تاکید نموده است ،در صورتی که دولت جنایتکار عراق می گوید هیچ نیروی نظامی عراقی وارد اشرف نشده اند وانفجارهای ناشی از خمپاره به یک بشکه نفت ویا گاز عامل کشتار بوده است، شاید سلاح جدیدی اختراع شده  وفقط دولت عراق ویا، نه، قبل از دولت عراق  ، به دست ترویست ها رسیده که با خمپاره ای که شلیک می شودضمن منفجر شدن وصدامات بسیار، جاهای دیگر را هم بمب گذاری می کند!!! که بعدا منفجر شوند!!! وبعد تمامی افراد در اشرف را دستگیر ودستبند می زند! وبه سر وبالا تنه همه تیر خلاص می زند! وحتی در بیمارستان اشرف ، مجروحان رابه رگبارمی بندد! ،این هم سلاح جدیدی است که دولت عراق ویا تروریست ها اختراع کرده اند! ودولت ارباب دهکده جهانی، سازمان ضد ملل، ودولت های بسیار دمکرات دنیا هم با سکوت خود، آن را تایید میکنند! ،فضاحت ارباب وسازمان  ضد ملل ، ودولتهای دمکرات رابنگرید !!!!       در خبرها بود مکالمه شنود سفیر ملایان در سوریه با مسئولان حزب الله لبنان،در استفاده از سلاح شیمیایی، توسط دولت آلمان ضبط ودر اختیار عموم دول اروپائی قرار گرفته ،ویا ارباب بی مروت دهکده جهانی(ایالات متحده)مکالمات حزب الله لبنان ومقامات سوریه با سفارت ملایان در سوریه  وایران را شنود کرده ودر اختیار دول موثردر سیاستهای جهانی قرار داده اند، اما فرمانده نیروی زمینی  عراق، سپهبد علی غیدان  طرح حمله به اشرف را از طریق تلفن ، 60 نفراز نیروهای مهاجم متعلق به لشکر ویژه مالکی موسوم "لشکر طلایی "  این لشکر متشکل از آدمکشان حرفه ای است که آمریکائیان به آن  "لشکر کثیف " می گویند توجیه وخط وخطوط  ورهنمود  های لازمه را به جنایت در اشرف، از طریق تلفن از بغداد به جمع جنایتکاران می دهد وآمریکائی ها که در نزدیکی همان جنایتکاران حضور نظامی ودستگاهای شنودی قوی علاوه بر عراق ، برمنطقه هم تسلط دارند در اختیار دارند را شنود نمیکنند؟                                                                                                            در سال 2009 و2011 رئیس پنتاگون در عراق تشریف داشتند  وبا آن هانوی های اهدایی ارباب بی مروت، اشرفی ها را زیر هانوی ها له می کردندچه عکس العملی از طرف آن ارباب دهکده  وسازمان ضد ملل، درقبال زیر گرفتن اشرفی ها وبه گلوله بستن اشرفی ها در قبال آن جنایتکاران اتخاذ کردند؟آیا کسی به جرم جنایت مجازات شد؟آیا از طرف ارباب دهکده جهانی وسازمان ضد ملل، و دولت های اروپایی ،آنانرا که مجاهدین را با تیر مستقیم هدف می گرفتند مجازات ویا تحت تعقیب قرارگرفتند؟آیا یک بارهم در موضع گیری های ارباب  بی مروت وسازمان ضد ملل در قبال به مجازات رساندن قاتلان ومجرمان،  عکس العملی نشان داده شد؟بطور مطلق نه،!! چرا به علت؟ چون منافع ارباب وتمامی جنایتکاران در منطقه به هم گره خورده ،                                                                                                                                     سر لشكر جميل شمري، فرمانده پليس ديالي، شنبه شب 9شهريور شماري از افسران گردان حفاظتي اشرف را به مرخصي اجباري می فرستد تا در جريان جزييات اين حمله و عاملان آن قرار نگيرند. جميل شمري خود از شنبه شب براي فرماندهي و نظارت بر عمليات در اشرف مستقرمی شود.                                                                                                               جميل شمري به توصيه سفير رژيم در بغداد از يك قاضي در دادگاه شهر خالص خواسته می شود تا حكم ورود به اشرف براي او و نيروهايش صادر كند تا اقدامهاي سركوبگرانه و كشتار ساكنان از پشتوانه قضايي نيز برخوردار باشد. قاضي با صدور حكم موافقت می کند وحکم صادر می کند در صورتی که توافق نامه بین ارباب بی مروت حامی جنایات وسازمان ضد ملل متحد ،توافق شده بود که تا فروختن اموال منقول وغیرمنقول آن صد نفر در اشرف خواهند ماند واین را نماینده دولت بی مروت دهکده جهانی در ژنو مورد تاکید قرار داده بود،ثمره این توفق نامه، واعتماد به ارباب حامی جنایت دهکده جهانی وسازمان ضدملل باعث ریخته شدن خون 52مجاهد به دست جنایتکاران و  سازمان ضد ملل ودولت بی مروت دهکده جهانی(ایالات متحده )تشنه به خون اشرفیان   ودولت بسیارخوب مالکی حامی ارباب  است                                                                                                        رضا قبرسی4/9/2013                                                                                                                          

۱۳۹۲ شهریور ۱۰, یکشنبه

قاتل اشرفیان شخص اوباما و دولت امریکاست چون مالکی یا سپاه قدس از ترس ارباب جرعت آب خوردن هم ندارند

 دیشب با دستورمستقیم دولت آقای اوباما ،ماموران جنایت کار مالکی وسپاه قدس در حمله به اشرفیان، که بیش از صد نفر نبودند دولت بسیار دمکرات دنیا، آمریکای حامی جنایتکاران در عراق ، که دهه ها خواستار کوتاه آمدن مجاهدین ازهژمونی خودشان، واز منافع ملی کشورشان، وپذیرفتن عوامل شاه معدوم وشیخ جنایتکاربرای آلترناتیوملایان حاکم  را نپذیرفته اند به این خاطر، حتی سالیان قبل از حمله به عراق با چراغ سبز، دولت ارباب دهکده ،موشک باران اشرف وقرارگاههای مجاهدین به صورت مکرر وحتی از منطقه پرواز ممنوع ،دولت ملایان با اجازه ارباب به بمباران فرارگاههای مجاهدین می پرداخت وبعد در جریان حمله به عراق با اینکه مجاهدین بی طرفی خودشان به ارباب بی مروت ودولت های همراه اروپاییش اعلام کرده بودند باز هم تمامی قرارگاههای مجاهدین را بمباران کردند وبعد ارباب دهکده به بهانهء اعلام جمع آوری سلاح ها، خیانت دیگری را علیه مجاهدین ومردم ایران وبه نفع ملایان انجام دادند. سلاحهای مجاهدین به جنایت کاران اهداء، وبعد از آن به دستور همان ارباب، به هم پیالهء اش در اروپا، دولت جنایت کار ژاک شیراک، کودتای 17 ژوئن را برای نابودی مجاهدین بکاربرد با هوشیاری مجاهدین وهوادران سازمان ،آن کودتای ارتجاعی  واستعماری ارباب دهکده ، نتوانست مجاهدین را از صحنه سیاسی ایران ومنطقه حذف نماید بعد ارباب دهکده از روی استیصال خود مستقیما وارد عمل علیه مجاهدین شد که نمونه اش رهبری رئیس پنتاگون ،در دوحمله به اشرف، که سپاه قدس وعوامل مالکی راهدایت ورهبری کردکه باعث دهها شهید وبیش از هزار مجروح ومصدوم شد باز ارباب دست از پا درازتر، نتوانست به خواسته ضد انسانی خود دست یابد بعد ارباب هم پیاله ملایان جنایتکار باتلر نماینده اش را به اشرف اعزام کرد وخواسته اش از مجاهدین ،در یک کلام انحلال  سازمان مجاهدین بود  اما مجاهدین حاضر به دادن سر، درقابل دادن سازمان خود بودند را به ارباب گزارش شد ارباب با حیلهء دیگر، جنایتکار دیگری را به نمایندگی سازمان ملل، کوبلر را به عراق فرستاد واین جنایتکار با حمایت وزارت خارجه آمریکا وملایان  ومالکی وخانم اشتون وبیشتر کشورهای اروپائی، با تاکتیکی دیگر می خواست مجاهدین را به انحلال بکشاند ومقاومت کنندگان رادر اشرف ولیبرتی را از بین ببرد و لازم به ذکر است خانم کلینتون با صراحت در پارلمان آمریکا می گفت اگر مجاهدین از اشرف به لیبرتی منتقل شوند ما 24 ساعت روز در هفته  به محافظت آنان نظارت خواهیم کرد که خیانت چندین باره ارباب بی حیثیت دنیا در سه بارحمله به لیبرتی وامروز قتل عام اشرفی ها  که با دستور همان دولت جنایتکار که قول حفاظت 24 ساعته در روز در هفته را داده بود به تمامی دنیا نشان داد این بی شرف های سیاسی به هیچ اصل واساسی  وقول وقراری پای بند نیستند  ازشدت وفرط ناراحتی  قادر به ادامه نوشتن وتمرکز فکری نیستم  در خاتمه  به عنوان یک هوادر سازمان پرافتخار مجاهدین وپدر یک اشرفی   اعلام می کنم تک تک قطرات خونهای عزیزانمان که در خاک مطهر اشرف به زمین ریخته شده آقای اوباما وآقای کری ورئیس پنتاگون هستند چون در صدر این نوشته ذکر کردم مالکی  وملایان وسپاه قدس از ترس اربابابشان جرعت آب خوردن هم ندارند                                       رضا قبرسی2/9/2013     

۱۳۹۲ مرداد ۲۷, یکشنبه

رژیم سوریه ونقش ملایان وارباب دهکده

میخواهم با این سوال  شروع کنم ادامه حیات  وبقاء رژیم سوریه به علت کمک ملایان وحزب الله لبنان وروسیه  بوده که بیش از صد هزار کشته وسوریه ویران شده؟ البته آنان در کمک به جنایت کار بیشترین سهم را دارنداما آیا تنها عوامل ذکر شده نقش اساسی را بازی کرده اند ومی کنند؟ یا غرب  خصوصا  ارباب  دهکدهء جهانی هم در این خیانت ها و جنایت های دوسال  نقشی داشته و دارد؟ اگر  به تاریخچهء چند دههء سوریه از جنگ شش روزه 1967 واشغال بلندی های جولان توسط اسرائیل   و ماوقع آن را تا به امروز نگاهی هر چند کوتاه بنمائیم پس از اشغال بلندی های جولان  در سال 1967 حدود 500هزار  از ساکنان جولان آواره شدند وزمینهای اشغالی توسط دولت اسرائیل  به شهرک نشین ها داده شد وحتی اسرائیل در سال 1982 این مناطق را به عنوان بخشی از خاک اسرائیل اعلام کرد با این همه در این نزدیک 50 سال هیچ عکس العملی موثر از طرف حافظ اسد وپسرش بشار  در قبال اشغال خاک کشورشان نشان داده نشده وحتی رضایت  حافظ اسد خائن به استقرارنیروی های حافظ  به اصطلاح صلح بین اسرائیل  وسوریه وآنهم در حفاظت از مناطق اشغالی  جولان توسط نیروهای صلح ملل متحد، در حقیقت دفاع ازمناطق اشغالی اسرائیل بوده  وحتی  اولین گروه از طرف شاه معدوم به در خواست سازمان ملل ( بخوانید حمایت ارباب دهکده جهانی  از اسرائیل  با ارتش شاهنشاهی) چندین گردان ارتش شاهنشاهی به منطقهء جولان اعزام می شود تا از مناطق  اشغالی اسرائیل  حفاظت شود در این سالیان   نه تنها  اقدامی به پس گیری خاک خود،ویا اقدام بین المللی در مجامع جهانی ،از دشمن اقدام نمی کنند بلکه با تمکین نزدیک به 50سال  رضایت خود را از اشغال خاک کشورش در عمل نشان می دهند و در زمان حافظ اسد مردم در اعتراض به خاطر سیاست های ضد مردمیش،  بیش از 20هزار از مردم را به خاک وخون کشید فرزند همان جنایتکار در این دو سال بیش از صد هزار نفر را کشته ومیلیونها نفر مجروح ومصدوم و آواره کرده است .علت اینکه  تغییر رژیم در تونس ،مصر،لیبی،یمن، به سادگی انجام میشود  اما در سوریه به این سادگی نبوده، به چه علت در اولین  روزهای حرکتهای  اعتراضی در لیبی  ارباب دهکده جهانی در مرحله ابتدایی اعتراضات اقدام به منطقه پرواز ممنوع وبعد  مراکز نظامی وحکومتی لیبی را هدف  قرار می دهد وحکومت سرهنگ قذافی را به سادگی سرنگون میکند                            ویا در تونس در عرض چند روز  زین العابدین بن علی سقوط می کند  وهمچنین در عرض دوماه حکومت مبارک که دهه ها تحت حمایت ارباب بوده به سادگی سقوط می کند  ودر یمن  که کمی به درازا می کشد  دولت مورد حمایت ارباب به جای  دولت قبلی که از حمایت ارباب دهکده برخودار بود می شود  به چه علت در سوریه  به این سادگی نیست؟ در جواب آنچه بغرنج وپیچیده به نظر نمی رسد  حافظ اسد وپسرش بشار یک سیاست روشن وبدیهی را به ارباب دهکده در عمل در دهه ها نشان داده که خیلی سربه زیر وتحت فرمان ، وکوچکترین خلافی جهت منافع ارباب دهکده ونماینده اش در منطقه(اسرائیل) برنمی دارد                                                                                                                                                            
  حال مشکل اصلی  ارباب دهکده این است اگر اپوزسیون سوریه یک حکومت واقعا دمکرات با آراء اکثریت مردم  بعد از بشار  سرکار بیآورد و  به رای عامه مردم سوریه احترام بگذارد؛ این  با منافع  ارباب ونماینده اش در منطقه در تضاد است چون اسرائیل در عمل نشان داده است چون خود را قوم برگزیده می داند برای مذاکره با سوریه بعد از بشار وهم دهه ها با فلسطینیان، خود را ملتزم به قانونمندیهای دمکراتیک  وبی المللی نمی دانندچون خود را ارباب وطرف مقابل در حد رعیت ویا برده می انگارند ومشکل بین اسرائیل وفلسطینیان هم همین بوده ، به حاشیه نروم. پس یک حکومت دمکرات همجوار با اسرائیل در سوریه  نه تنها منافع اسرائیل را تامین نخواهد کردبلکه با سیاستهای ارباب دهکده ؛ برای خاورمیانه بزرگ وهم اسرائیل در تضاد خواهد بود به این خاطر است که ارباب دهکده در بیش از دو سال، نه تنها مانع کمک ملایان وپاسداران وحزب الله وروسیه به بشار نشده ونمی شود چون ادامه جنگ به تحلیل رفتن دو طرف و ویرانی بیشتر در سوریه واین تجارت خون مردم سوریه با منافع ارباب دهکده واسرائیل است واین با سیاستهای خاورمیانه بزرگ همخوانی دارد چون هم بشار اسد وهم تمامی عاملان کمک به بشار از نظر مادی  ومعنوی به تحلیل می برد  وراه خاور میانه بزرگ را هموار می کند چون عین این سیاست  در جنگ  اول  ودوم جهانی  از طرف ارباب به کار گرفته شد که موفق هم بود  خصوصا در جنگ اول جهانی که تقریبا  کل کشورهای اروپایی،متحدین ومتفقین رودر روی هم قرار گرفتند  تمامی سرمایه های مادی ومعنوی اروپائیان در عرض سه سال از بین رفت وهمه کشور های اروپائی مسقیم ویا غیر مسقیم ارباب دهکده را به رسمیت شناختند وهمان سیاست با تاکتیکهای متفاوت در جنگ دوم جهانی به کار گرفته شد .                                                                                                                                                                       خلاصه رژیم اسد بطور محتوم در زمان نه چندان دور سرنگون خواهد شداما ارباب دهکده آلترناتیو موجود بشار اسد را در جهت منافع خاورمیانه بزرگ ارزیابی نمی کند  وآلترناتیو موجود از چنین ویژگی برای ارباب برخودار نبوده واپوزسیون باید قواعد بازی خاورمیانه رابداند واز افراط وتفریط خوداری کند  ادامه جنگ  وخون ریزی به این علت ساده ادامه پیدا کرده است وعواملی  هم که در صدر به آنان اشاره نمودم در مقابل ارباب عددی نیستند                                                           رضا قبرسی 18/8/2013     

۱۳۹۲ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

دوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۲ ه‍.ش.


سربازان گمنام ودم ودمبالچه های جنایتکاران

سال 63 در زندان ارومیه بودیم رئیس زندان همین احمدی نژاد به اسم مستعار میرزایی بود ومعاون اوفردی بود بنام  سعید،  قبل آمدن اکیپ میرزایی(احمدی نژاد) حدود دوماه قبلش چند تا از ماموران وزارت جنایت اطلاعات را بنام هوادر مجاهدین فرستاده بودند تا تشکیلات مجاهدین در زندان را کشف کنند و از اولین روز ورود مامور به زندان که خود را هوادار سازمان معرفی میکرد وحتی سرود های سازمان را هم میخواند تا بچه ها را به این وسیله خام کند  ومیگفت آمده بود می خواست به عراق برود ودر مرز دستگیر شده است واما بچه ها از اولین روز ورودش به بند به همدیگر تذکر می دادند که به  او اعتماد نکنند خلاصه بعد از دوماه که احمدی نژاد آمد واو هویت خودش را آشکار کرد وآنهایی که در این دوماه به نظرش از سازماندهان تشکیلات زندانیان بودند به نظر خودش  کشف کرده بود وخلاصه یک سری از بچه ها را تا ماهها به خاطر کشف تشکیلات سازمان در زندان، ماهها مورد بدترین شکنجه ها قرار گرفتند وبچه ها واقعا بدون شکاف در مقابل انواع شکنجه هیچکدام کم نیاوردند واکثر بچه ها به خاطرمقاومت  زیر شکنجه و لو نرفتن  تشکیلات ،از زندان آزادشدند که من هم از آن دسته بودم وآن پوفیوزی که به بند آمده بودبنام هوادر سازمان،  شد از مسئولین زندان، که زیر دست احمدی نژادکار میکرد و معاون احمدی نژاد که گفتم فردی بود بنام سعید، چند روزی قبل از آزاد شدنمان ما را جمع وسخنرانی کرد وجملاتی را در میان حرف هایش ،از واقعه ای که خودش ناظر آن بودبه ما گفت، من همراه اکیپی از برادران در شهر اردبیل در یک خانه تیمی مجاهدین چند نفر را دستگیر کردیم در آن خانه تیمی چندین نوار ویدئویی پیدا کردیم ومن یکی از آن نوار ویدئو را خودم از اول تا آخر گوش دادم من خیلی تحت تاثیرسخنان مسعود رجوی قرار گرفتم در صورتی که ما او را (مسعود رجوی) دشمن شماره یک نظام وامام میدانستیم ومی دانیم خلاصه اینکه او چنان در سخنرانی ماهر وسخنوری عالی است که قادر است همه را تحت تاثیر قرار دهد واگراز زندان آزادشدید به هیچ وجه ممکن به رادیو و نشریات آنان ومخصوصا به سخنرانی رجوی گوش ندهید ومن مطمئن هستم اگر مرتکب این اشتباه شوید یا به آنان خواهید پیوست ویا حتما دستگیرواعدام خواهید شد،   وبعد از آن همه ما  گفته های آن پفیوز را به همدیگر نقل میکردیم وازحقانیت  مجاهدین  ورهبری بی نظیرمسعود از زبان شکنجه گر به خود می بالیدیم که دشمن هم بربی همتا بودن مسعود معترف بود می خواستم بگویم دشمنی که از مهره های وزارت جنایت وخیانت وشکنجه رژیم به صراحت به حقانیت مجاهدین اعتراف میکرد امروز چندین بریده که تحمل مبارزه نداشتند به مسعود نامه سرگشاده  230 صفحه ای می نویسند درخاطرات خود به انزجار نامه نوشتن برای مبارزه وبرای کمین ولودادن مجاهدین به خارج زندان رفتن همراه پاسداران وحتی همسر خودراکه بعد لو دادن دستگیرو اعدام میشود معترف است  این سرباز گمنام خود رانماینده زندانیان مبارز به بی خبران معرفی می کندمثل آن سرباز گمنام  که ماهم نظیرش را قبل از آمدن احمدی نژادبه زندان ارومیه به اسم مجاهد به بندهای زندانیان مجاهد ومبارز فرستاده بودندنیست؟  تک تک متن ها وجملات این مزدو را در نوشته ها وسایتهای شکنجه گران  کپی برداری شده است قابل اثبات است چون که نوشته او به تمامی خانواده های مجاهدین وهواداران در داخل کشور فرستاده شده است در آخر خطاب به مصداقی وهمنشین خزان وآن بریده شاعرکه شاید امروزها در وصف ولایت فقیه شعر بی نظیری بنویسدمیگویم انا اعطیناک کوثر،خداوند به ما سرچشمهء فزایندگی ورشد بالندگی را اعطا نموده وما هزاران بار در روز شاکریم که رهبری چون مسعود را داریم پس نماز می گذاریم وقربانی می کنیم مگر می شود راه خدا وخلق ورشد وفزایندگی بدون قربانی میسرباشد؟ ان شانئک هوالابتر وما مطمئن هستم ویقین داریم که بد خواهان رهبر ما مسعود عزیز دم  ودمبالچه های جنایت وخیانت اند                                                                                       رضا قبرسی 6/8/2013

۱۳۹۲ مرداد ۳, پنجشنبه

لحظه سرنوشت، مسعود رجوی در نشست توجيهی عمليات فروغ جاويدان ـ ۱مرداد ۱۳۶۷



عمليات رو با استعانت از سرچشمه خروشان عشق و معرفت، فرستاده برگزيده خدا، خاتم الانبيا، محمد مصطفی، پيامبر اکرم و با استعانت از پاره جگر و عصاره وجودش راهبر و مقتدای عقيدتی و تاريخيمون سيدالشهدا حسين ابن علی عليهالسلام به پيش خواهيم برد.
اگر امروز نرويم، اگر به زودی نرويم، خيلی دير خواهد شد. اين همان لحظه نادر، لحظه کيميايی و سرنوشت سازی است که اگر آن را در نيابيم امروز فردا دير خواهد شد، پس بهتر اين است که به دعوت خدا و خلق لبيک بگوييم و با استعانت از همان نامهای بزرگ و مقدسی که گفتم به زودی زود به پيش خواهيم تاخت. آماده ايد پس. (خروش رزمندگان: بله)

حالا برای ثبت در سينه تاريخ و شرکت در يک چنين تصميم گيری بزرگ و بنيادی، عاری از احساسات ـ اگر چه انقلابی را نمی شود از عواطفش جدا کرد ـ ولی با حسابگری نظامی و سياسی محض، و با آرامش، هر کس که می گويد درست است که برويم و درست نيست که تأخير کنيم و هر کس که می گويد رفتن به اين عمليات، هر نتيجه يی که داشته باشد، به هر حال کيفاً بهتر از نرفتن است، دست بلند کند. لحظات تاريخی به آهستگی پيش می روند... هرکس که می گويد بايد که برويم و اگر نرويم خيلی بدتر است و از ما بايسته و شايسته همين است که برويم؛ دست بلند کند، ببينم. می خواهم اين لحظه ثبت شود...
دستهايتان را بالا نگهداريد...
آيا بر تصميم خود استواريد؟
(خروش يکپارچه رزمندگان و کف زدنهای ممتد).
 
 



نتيجه عمليات البته فراتر از همه محاسبات معمول، به اراده و مشيت خدا برمی گردد. اما تا آنجايی که به ارتش آزاديبخش ملی ايران و به مجاهدين خلق ايران ارتباط دارد پيشاپيش نتيجه را، هر چه که باشد، به تک تک شما و به خلق قهرمان ايران تبريک می گويم.
(کف زدن و ابراز احساسات ممتد رزمندگان).

تصميم گرفتن برای چنين عملياتی، البته کار سهل و ساده يی نبود. زيرا که می بايد تمام دار و ندار را، در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ايران تقديم کرد.
(کف زدن ممتد رزمندگان)
به خصوص که اين تصميم گيری، دارای بالاترين ريسک و خطر نيز هست و بايد يک بار ديگر تمامی سازمان، آلترناتيو، ارتش آزاديبخش و همه چيز را مايه گذاشت. اين تصميم گيری برای خود من، تقريباً مشکل تر از تمامی تصميم گيريهای از زمان شاه به بعد بود. زيرا که می بايد يک بار ديگر از همه عزيزان، برادران، خواهران، سازمان، ارتش آزاديبخش دل بکنم تا خدا چه بخواهد...
چون که شما، تک تک شما، چه آنهايی که قبل از سال 50 و چه آنهايی که از زندانهای شاه با يکديگر همرزم و همسنگر بوديم؛ چه آنهايی که در زمان حکومت خمينی به سازمان پيوستيد؛ چه آنهايی که امروز از اين يا آن کشور آمده ايد و چه آنهايی که در بين راه، در محورها و شهرهای مختلف به ما خواهند پيوست؛ آری شما را من به سادگی پيدا نکردم. تک تک شما را از پس هفت دريای خون ، و راهی چند ساله، که آن را با کفش و کلاه آهنين و پولادين طی کرديم، از لابلای انبوه ابتـلائات، نشيب و فرازهای سياسی و انبوه بالا و پايينی های زمان، به مثابه رشيدترين، پاکبازترين، قهرمان ترين، جانان ترين، شکوفاترين و آگاه ترين فرزندان خلق ايران، پيدا کرده ام. اگر بهتر از شما و ارزشمندتر از شما می بود و اگر ستودنی تر از شما می بود، حتماً در جای ديگر تشکلش را می ديديم، پس يک گنجينه عظيم و تاريخی و بزرگ و در بعضی موارد چه بسا غيرقابل جانشين سازی، گرانتر از همه مال التجاره های موجود در عالم، ذيقيمت تر، زيباتر، تحسين انگيزتر، اين جا هست که من می بايستی، در اين تصميم گيری، يکبار از تک تک اين جواهرات بی همتای اين گنجينه دل بکنم. اما اگر که مجاهدين به خدا و به خلق و تاريخ و به سرنوشت تابان و شکوفان خلق قهرمان ايران، بعد از اين همه رزم و رنج، بعد از اين همه خون و فدا، پاسخ نگويند، چه کسی پاسخ خواهد گفت؟
(کف زدن ممتد رزمندگان)
بنابراين فقط يک جمله می گويم و می گذرم. نه خطاب به شما، خطاب به خدا، و خطاب به خلق و تاريخ، که بار خدايا، شاهد باش، شاهد باش که تمامی سرمايه مان را که محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقديم تو و خلقت کرديم. انک انت السميع العليم.

۱۳۹۲ مرداد ۲, چهارشنبه

ارباب دهکده و دیپلماسی مجاهدین

در اظهار نظرها نوشته شده بود،کسی به اندازه مارتین کوبلر ارزشهای ملل متحد را زیر پا نگذاشته وبه اندازه اوبه چهره ملل متحد را آسیب نرسانده است،وهم وقتی  افراد سازمان ملل حتی برای یک مدت موقت ومحدودی هم به لیبرتی می روند با کلاه وجلیقه ضد گلوله هستند چرا سازمان ملل  ونماینده اش وسفیر ویژه اشرف(در عرض نزدیک به دوسال بیشتر از دوبار جرعت  رفتن اشرف  رانکرد) وچراارباب ودیگران سرپیچی دولت عراق از اجرای توفقات را به شورای امنیت ارجاء نمی کنند وبسیار سوالات دیگر،مگر قبل از کوبلر،آقای باتلرنماینده ارباب نبود که به صورت صریح برای رهائی از این مخمصه می گفت سازمان مجاهدین را منحل نمایند ویا از هژمونی سرنگونی رژیم به طریقه قهر آمیز را به سیاست سرنگونی به انقلاب مخملی یا براندازی نرم که اساسا از سیاست های استراتژیک ارباب بی مروت برای خاورمیانه است همراه شوند ودر اساس ارباب خواستار همراهی مجاهدین  با جنایت کاران وشکنجه گران شاه  وملایان به اصطلاح اصلاح طلب که قاتلان در قتل عام های دهه 60 واعدامهای بیش از 30هزار در سال 67  همراه وهمگام شونداین اصل واساس خواسته ارباب دهکده که دستهایش تا مرفق در خون مردم ایران  وحمایت ازآن جنایتکاران است ارباب می خواهد مجاهدین رامجبور نمایداصل واساس سیاست استراتژیک ارباب ،شیوه های مسالمت آمیز انتقال قدرت، قابل کنترل وانتقال قدرت با استفاده از قهر غیر قابل کنترل وخارج از حوزه منافع ارباب است  بر این اساس بود  انتخاب خاتمی ازنظر ارباب، منتخب مردم ودولت مشروع ایران وجنگ علیه  دولت جنایت وشکنجه خاتمی ترویسم  بوده وهست این است تئوری ارباب ،که هنوز هم به آن پافشاری میکنند در همین رابطه است دو حمله به اشرف با هدایت فرماندهی رئیس پنتاگون  انجام میشودتا از توی ملایان مدره پیداکنند چون ارباب دهکده صاف پوست کنده ورک وراست می گویدیا باید  بمیرید یا باید هژمونی ارباب بی مروت رابصورت عیان وعریان قبول نماییدیا بدست مزدوران قدس ومالکی وبا نظارت  وفیلم برداری آمریکائیان ازحمله به مجاهدان از نزدیک در حمله به اشرف به مجاهدین بفهماند که باید هژمونی ومنافع ارباب بی مروت  بپذیرند و در این رابطه است که کوبلر به دستور ارباب  برای زهر چشم گرفتن از مجاهدین قاتلان مجاهدان در حمله به اشرف(صادق محمد کاظم،احمد خضیر،حیدر عذاب)که ماموران نیروی قدس ومالکی هستند رابه حفاظت از لیبرتی انتخاب می شوند  وحتی نمایندگان صلیب سرخ  جهانی به نمایندگان ملایان وشکنجه گران مبدل و نماینده یونامی آن فرد افغانی فیلمهای محل های تجمع اشرفی ها در لیبرتی به ماموران قدس ومالکی میدهد و در حمله به لیبرتی همانجاها هدف قرار میگیرند.               آقای طاهر بومدر می گوید آیا کسی که از آزادی تحرک وتردد وآزادی ملاقات با وکیل ووملاقات با پارلمانترها وسایر گروههای غیر دولتی محروم است می تواند از آزادی ارتباط برخوردارباشد؟ وباز می گوید برای جمعیتی که بدون پروسه قانونی مجبور است در یک بازداشتگاه به سر ببرد آزادی ارتباط به چه معنی است؟                                                                                    تمامی این جنایت ها وخیانت ها وزندان سازی ها وخلف وعده های کتبی و شفاهی  وتمامی کنوانسیون های حقوق بشری وانسانی ومسئولیت حفاظتی (آر،تو،پی) وقتی ارباب دهکده نخواهد  لازم اجراء نیست وحتی رئیس دیپلماسی ارباب دهکده خانم کلینتون در مقابل نمایندگان گنگره  وجرائد وخبرگزاریها می گوید که 24ساعت روز در هفته به حفاظت لیبرتی دستور نظارت داده اما بعد از انتقال اشرفیان تی الهای حفاظت از بنگالها به چراغ سبز همان رئیس وشاید هم به دستور صریح او 17500 تی وال از لیبرتی خارج می کنند تا در حملات  ضربات کاری به مجاهدان وارد شود وحتی بعد از سه حمله مرگبار بازهم هیچ عکس العملی از طرف دولت بسیار دمکرات آقای اوباما ورئیس سیاست خارجی مبنی بربازگشت به اشرف که از نظر امنیتی خیلی امن وبا لیبرتی قابل قیاس نیست وحتی از بازگرداندن تی وال ها وکلاه های ایمنی وجلیقه های محافظت به دستور آقای کری خوداری می شود.واما چرا این همه جنایت وخیانت آشکار وپنهان وخلف وعده وگفتار متناقض از طرف دیپلماسی ارباب دهکده دنبال می شود چون ایران از نظر موقعیت ژئوپلتیکی کلید شکست وپیروزی طرح خاورمیانه بزرگ است ، بودن یک رژیم لیبرال دمکراسی تحت حاکمیت  عومل شاه معدوم واصلاح طلبان امثال خاتمی وجنایتکاران دهه شصت وقتل عام کنندگان سال 67 را شامل میشود  وشکست آن طرح در ایران، جبران طرح خاورمیانه بزرگ  نه تنها محتمل به نظر نمی رسد بلکه شکست مطلق طرح را در منطقه رقم خواهد زد در همین رابطه است که که می توان پی برد چرا ارباب دهکده از دیپلماسی انقلابی مجاهدین در رنج است وچرارییس سیاست خارجی وپنتاگون و اربابان دهکده خود بصورت مستقیم جهت ضربه زدن به مجاهدین در دوحمله قبلی به اشرف در عراق ودیگر آمریکائیان در اشرف مشغول فیلم برداری از جنایتها وبعددر موشک باران سه باره لیبرتی حتی کوچکترین وقعی به تعهدات کتبی قبلی و گفته های بعدی در حضور نمایندگان وجراید وخبرگزاری ها ارزشی قائل نمی شوند  این  است هویت ارباب دهکده .                                                      در خاتمه می گویم این نسل هیچ گفتمانی را  به جزء سرنگونی با همان روشی که جنایتکاران حاکم به مردم تحمیل کرده اند را به رسمیت نخواهند شناخت نه بمباران قرارگاههای مجاهدین توسط ارباب دهکده ودوازده کشور همراهش ونه کودتای 17 ژوئن ودستگیری مریم رهائی به همراه بیش از 170نفر از سران مقاومت ونه 300 بلندگوی در مجاورت واطراف اشرف وصدای عرعر ملایان وارباب ونه حمله به اشرف با بیش از 50 شهید وبیش هزار مجروح ومصدوم ونه طرح استعماری خاورمیانه بزرگ ما را نمیتواند به حاشیه برهاند مردم ایران قصد آن کرده اند تا بند ازبند این رژیم ضد ایرانی وحامیانشان بگسلند مارا هیچ راه باز گشتی نیست چون دهه هاست که پل های پشت سر خود را یکی پس از دیگری منفجر کرده ایم در این واقعیت پر شکوه هیچکس شکی نداشته باشد وچه خوب آن انقلابی گرانقدر  چه گورا میگوید ما بسیار واقع بین هستیم به همین دلیل بایدغیرممکن را انجام داده ومیدهیم گرچه برای مجاهد خلق غیرممکن وجود ندارد                                                               24/7/2013 رضا قبرسی  

۱۳۹۲ تیر ۲۷, پنجشنبه

ارباب دهکده جهانی سر تاجر خون مجاهدان در اشرف ولیبرتی

 مارتین کوبلر نماینده ویژه دبیر کل ملل متحد در گزارش سراپا دروغ وخصمانه در شورای امنیت را برای زمینه سازی کشتار بیشتر لیبرتی فراهم کرد طبق گزاشها که از داخل رژیم به مقاومت رسیده کوبلر به دولت عراق ورژیم جنایتکاران قول داده بود که رهبری کمپ ومجاهدین را مقصر  مشکلات معرفی نماید البته تمامی این تئوری ها وسیاست ها از طرف ارباب   دهکده هدایت ورهبری می شود وفقدان امنیت لیبرتی که تاکنون سه بار موشک باران شده و10نفر شهید وبیش از 170نفر زخمی ومصدوم شده اندعلاوه برحفاظت کتبی دولت عراق از مجاهدان وارباب دهکده جهانی که ملتزم شده بود که در 24 ساعت روز در هفته از طرف نماینده ویژه اشرف در سفارت آمریکا در جهت حفاظت افراد لیبرتی خواهد بود ازآن زمان تا همین اواخر به غیر از یکی دو  مورد باز دید سفیر ویژه بیشتر نبوده این است درستی گفتار رئیس سیاست خارجی ارباب دهکده جهانی وهمینطور هم در التزام به تعهد کتبی  به تک تک مجاهدان به حفاظت تا  تامین تکلیف  نهائی  که با  فرماندهی رئیس پنتاگون در دو حمله به اشرف و بعدا در سه حمله دیگر به لیبرتی بی شرافتی سیاسی در تعهدات کتبی وگفتار آنان را به اثبات رساند                                                                          در حال که 3000 مجاهد در لیبرتی همراه حمایت کنندگان در پارلمان اروپا  وپارلمانترهای کشورهای اروپائی خواستار یک هیئت حقیقت یاب بین المللی به همراهی نمایندگان و وکلای مجاهدان از لیبرتی نموده اند و قبول نمودند  گزارش را پیشاپیش هر چه باشد به اطلاع عموم رسانده شود واگر ریگی به کفش آقای بانکمون ورئیس اوارباب دهکده نیست چرا موافقت نمی شود؟ اثبات این نظر من که نوشته بودم تمامی جنایات در اشرف ولیبرتی به دستورکاخ سفید وشخص رئیس سیاست خارجی که خانم کلینتون  بود والان هم آقای کری  همان سیاست را دنبال میکند هست چون مجاهدین قبل از حمله مرگ بار در اسفند ماه سال گذشته در پاسخ به دروغ های کوبلر به آقای بانکمون نوشتند یک هیئت بیطرف برای تحقیق پیرامون عاملان وامران و تسهیل کنندگان خیانت 9فوریه واحاله آن  به دادگاه جنائی بین المللی تشکیل دهد اما آقای رئیس پارلمان جهانی وارباب دهکده  جهانی گوش شنوائی در این باره را ندارند چون آنان در مقابل مظلومان و منافع مردمان محروم دنیا  مادر زاد کر به دنیا آمده اند وفقط فقط دوست ودشمن آنان با منافع ارباب بی مروت سنجیده میشود وبس. واین مقاومت  به هیچ وجه ممکن  منافع ملی کشور خود رافدای منافع ارباب بی مروت دهکده نمی تواند بکند برای همین ارباب با هر جنایت کاری وترویستی در منطقه مخصوصا در عراق برای ضربه زدن به مجاهدان استفاده می کند                                                                آقای طاهر بومدرا تحت سوگند گنگره آمریکا وپارلمان اروپا وپارلمانهای فرانسه وانگلستان وسازمان ملل در ژنو وهم در کتابش "اشرف داستان ناگفته " به صورتی آشکارو بی پرده نوشته وگفته است که ماموریت کوبلر بستن اشرف و وادار کردن مجاهدین به انحلال سازمان که خواسته اصلی ارباب دهکده بوده وهست  چون آلترناتیو شورای ملی مقاومت به هیچ وجه ممکن خوش آیند دولت ایالات متحده نیست وبه یقین می گویم آنان (ارباب دهکده) هزاران بار جنایتکاران رژیم گذشته وملایان را به مجاهدین ترجیح  می دهند وعلت هم خیلی روشن وآشکار است چون ملایان یا عوامل شاه معدوم در سیاست خارجی ومنافع ملی ارجعیت را به منافع ارباب است  تا منافع ملی کشور خودشان.                                                                                                 به نظر من سیاست ارباب دهکده بیش از آنکه جنایت کاران حاکم را که با سیاست اتمی وترویستی دنیای متمدن را مورد تهدیدقرار داده اندبا مماشات ضد انسانی و فرصت ده ساله به ساختن بمب اتم مجاهدین را نشانه گرفته است  ونمی دانم جریان به این سادگی را چرا افراد ویا جریاناتی که خود را برانداز وسرنگونی طلب وانقلابی می نامند از درک آن عاجزند چون  در نبود و متلاشی شدن مجاهدین در سپهر سیاسی ایران خواسته های ارباب دهکده مثل 28 مرداد برای ارباب دهکده وعواملش تبدیل  می شود  ویک لیبرال دمکراسی وابسته به ارباب شکل می گیرد واما از زمانی که  رهبر مجاهدین دستور تشکیل یکانهای ارتش آزادی در داخل کشور را صادر کرده مثل تیری بود برقلب سیاستگذاران دهکده جهانی. چون آنان به هیچ وجه ممکن و مطلق از سیاست سرنگونی رژیم جنایت کاران بصورت قهر آمیز را نمی پسندند برای همین است  که برای محرومیت از ابتدائی ترین امکانات زیستی ورفاهی با پول خود مجاهدین درلیبرتی مخالفت می شود و ابتدائی ترین حفاظت که خود ارباب بی مروت  به تک تک مجاهدان بصورت مکتوب با امضائ مسئولان پنتاگون داده وقعی گذاشته نمی شود  به قول آن آمریکائی شریف آقای هاوارد دین  که در محاصره اشرف به وسیله ارتش مالکی وسپاه قدس گفته بود که تمامی آن مشکلات تنها با یک تلفن از طرف رئیس سیاست خارجی قابل حل است!!!! خارج ازاین سیاست خائنانه رئیس سیاست خارجی ایالات متحده  وکاخ سفید نه سپاه قدس ونه مالکی توان نقض کنوانسیونهای بین المللی از جمله کنوانسیون چهارم ژنو را نداشته وندارند ودلیلش هم واضح ومبرهن است در زمانی که آمریکائیان حفاظت اشرف را به عهده داشتند تمامی نیروهای سیاسی وملایان جنایتکار قدرت وتوان کوچکترین عملی در قبال مجاهدان وهم علیه مردم عراق را نداشتند                                                                                                پس حمله به اشرف وکشتار مجاهدین وحملات ترویستی در عراق وکشتار فرقه ای به نفع ارباب دهکده است که در مقابل همه خونها به فکر تجارت با این خونها است                                        رضا قبرسی 18/7/2013                                     

۱۳۹۲ تیر ۲۰, پنجشنبه

هژمونی مجاهدین و سیاست ارباب بی مروت دهکده جهانی در بازگشت به اشرف

بحث دوست ودشمن ومشروعیت هر رژیم ومخالف و موافقان آنها از نظر ارباب دهکده جهانی با "منافع ملی" ارباب بی مروت سنجیده میشود وتمامی مسائل دیگر در زیر مجموعه منافع ارباب قرار دارد تمامی آنانی که منافع ارباب را به هرنحوی در حاشیه ومنافع کشورشان رادر اولویت قرار میدهند دشمن ارباب  وآنانی که منافع ارباب را ارجح ویامنافع خودرا موازی با منافع ارباب تعریف  وعمل می کنند دوستان اربابند و اگر ضدیت 98 درصدی مردم با نظام الهی ولایت نبود ملایان خیلی بیشتر وبهتر در خدمت ارباب ودر به نتیجه رسیدن طرح خاورمیانه بزرگ  به امداد اربابشان می شتافتند وچنانچه ارباب هم صداقت خود را در این سی وچند ساله برجنایتکاران  حاکم بر ایران نشان داده واز جمله صداقت های ارباب برملایان در ضدیت با مجاهدین سیاستهای  ثابت وزارت خارجه چه در زمان جمهوری خواهان وچه در دوران دمکرات ها بوده است  وعلت  اصلی ضدیت سهم  از آلترناتیوآینده برای تضمین .آنانان هم مثل خمینی که بعد از انقلاب ضد سلطنتی ازمجاهدین می خواست که از هژمونی خود دست بردارند و ولایت خمینی را به رسمیت بشناسند اما مسعود به دجال در جوابش می گوید  ما حاضر به نوشتن وصیت نامه های خود  درقبال هژمونی  ارتجاعی شما هستیم وخمینی در عکس العمل  خود در قبال هژمونی انقلابی مجاهدین  فتوای جان ومال وناموس مجاهدین را برای جلادان  ومریدانش حلال اعلام می کند  ودر موازی با این سیاست جنایتکاران حاکم. ارباب بی مروت دنیا بدون هیچ کم وکاستی به کمک جنایتکاران می شتابد و سنخگوی وزارت خارجه ایالات متحده رژیم جنایتکاران را پدیده ای ماندگار وهمیشگی اعلان می کند و در گزارش خود به گنگره در رابطه با مجاهدین تمامی گفته های جنایتکاران حاکم وساواکی ها شاه معدوم رانگرش واقعبینانه ودرست برای گنگره گزارش می دهد وبعد از حمله به عراق به نیابت از جنایتکاران وخشنودی آنان به بمباران تمامی پایگاههای مجاهدین می پردازد ودهها نفر راشهید ومجروح میکنند وتمامی پایگاهها را با خاک یکسان  میکنند  وتا آن زمان که ملایان حاکم بیش از 120هزار از مجاهدان ومبارزان را اعدام وبیش از یک میلیون نفر را زندانی وشکنجه کرده بودند برای رضایت جنایتکاران  حاکم مجاهدین را خلع سلاح میکندبه رژیم وحامیانش این پیام رامی رساندبه نظر  وزارت خارجه آمریکا پدیده ئ جنایتکاران حاکم بر ایران ماندگار وهمیشگی وما یعنی ارباب بی مروت دنیا  از آن جنایتکاران محا فطت خواهیم کرد واما در قبال خلع سلاح مجاهدان برگ حفاظت کتبی که با تائید مقامات پنتاگون داده می شود در عمل مجاهدان را به ملایان وحامیانش در عراق می سپارد تاقتل عام نمایند که باعث دهها نفر شهید وهزاران مجروح ومصدوم میشوند واین کشتارملایان را ارباب بی مروت دهکده جهانی در عمل غیر قانونی نمی داندگرچه در ظاهر آن رامحکوم میکند  ولی جریانات بعدیش هم ادامه همان سیاست چراغ سبز ارباب برای کشتار بیشتر برای عوامل قدس ومالکی است  لازم به ذکر است که تا چند ماه پیش ارباب بی مروت برای حمایت از ملایان ترویست که صدها آمریکائی را در عربستان ودر لبنان در بمب گزاریها کشته بودند اما مجاهدین را در لیست سیاه خود نگه داشته بودند چون در اول نوشتار ذکر کردم اگر مردم 98 درصد ناراضی مردم  ایران نبود ملایان برای ماندگاری خود تمامی ذخایر وسرمایه های مادی ومعنوی کشور را به ارباب بی مروت می بخشیدند واین را هم ملایان وهم ارباب دهکده به خوبی می دانند به همین خاطر است در سیاست های ارباب کشتار واعدام وحلق آویز 120هزار را قانونی واجرای عدالت  ومقابله با جنایتکاران و قصابانانی چون لاجوردی وکجوئی وصیاد شیرازی را عمل ترویستی می دانند ودر اعلامیه خود چنین میگویند چون مجاهدین در این ده سال مرتکب عمل ترویستی نشده اند وزارت خارخه آنان را از لیست ترویستی حذف میکند یعنی بدون پرده وسانسور از جنایتها ی لاجوردی که به هزاران هزار نفر تیر خلاص زده وهزاران هزاررا به فجیع ترین حالت ممکن شکنجه کرده وصیاد شیرازی که هزاران نفر را در کردستان کشته وچندین دهکده کردستان را با زن وبچه و مردمش وحتی حیواناتش با خاک یکسان کرده را عمل ترویستی نمیداند وبرای همین  رژیم بهتر از همه می داند ضدیت وزیر دفاع با مجاهدین و فرماندهی او در دو حمله به اشرف  فقط فقط به دنبال میانه رو در توی نظام آخوندی بوده وهم منظور آقای کری را که ازش سوال میکنند که نظرت در رابطه با بازگشت مجاهدین به اشرف چیست جواب میدهد اشرف نزدیک به ایران ولیبرتی دورتر و امن تر از اشرف است   در صورتی عروسک جنایتکار ملایان وایالات متحده (مالکی) بی پرده گفته که قادر به حفاظت لیبرتی نیست اما همه میدانیم اگر ایالات متحده به مالکی اجازه ندهدمالکی بدون اجازه حتی قادر به خوردن جرعه ای آب هم نمی باشد پس مجاهدین با اجازه رسمی آمریکابه مالکی وسپاه قدس در لیبرتی به شهادت می رسند  واما تا زمانی که مجاهدین چه در لیبرتی  یا اشرف ویا هر جای دنیا وایران پرچم خونین انقلاب را با چنگ وناخن ودندان برافراشته نگه دارندمطلقا جائی برای در آوردن مدره از توی نطام جنایتکار ویا از بیرون نظام مثل بچه شاه ونظائر آن آب در هاون کوبیدن است وبا اینکه در اول نوشتار خود بیان کردم  قیاس دوست ودشمن ازنظر ارباب دهکده جهانی فقط و فقط با "منافع ملی" امریکا است وبس. اما مجاهدان مصمم اند  ودراین سی چند سال نشان داده اند به هیچ وجه ممکن از هژمونی انقلابی خود مبنی سرنگونی رژیم کوتاه نخواهند آمدگرچه ارباب بی مروت را خوش نیاید واجازه ندادن به برگشت مجاهدان به اشرف در همین رابطه معنا می یابد وبس و اما تا آنجا که من به خاطر دارم در دهه های گذشته به هیچ وجه ممکن  شخص رئیس سازمان ملل نمی تواند بدون تائید ایالات متحده ریاست پارلمان جهانی برایش مقدور ومیسرنیست وآقای بانکیمون  همیشه  بازگو کننده نظرات ارباب بی مروت بوده وهست ونماینده او در عراق هم استثنا از این قاعده نیست یعنی تمامی کردار وگفتار یونامی وشخص کوبلر ودیگران در عراق بیانگر گفتار آقای بانکمون ودر نتیجه خواسته ارباب بی مروت است پس وقتی آقای بانکمون در مورد لیبرتی توان  لب ازلب گشودن را ندارد ارباب به آقای بانکمون ارباب اجاره دخالت نمی دهد پس بازپشت به اشرف بصورت مطلق در اختیار ارباب بی مروت است وبس واوفعلا شهادت افراد لیبرتی . اگر اشتباه نکنم به نفعش است تا مجاهدین را به خیال خودش به نرمش در هژمونی  وادارد زهی خیال باطل                                           11/7/2013  رضا قبرسی    

۱۳۹۲ تیر ۱۴, جمعه

ارباب دهکده جهانی ودستهای تا مرفق در خون مجاهدان (2)

بعد از نوشتن مقاله ای با عنوان " ارباب دهکده جهانی ودستهای تا مرفق در خون مجاهدین" به نتیجه  رسیدم که به عمق  جریان از کودتای 28 مرداد  وسرنگون کردن دولت پیشوای فقید خلق دکتر محمد مصدق و حمایت از جنایت کاران و همراهی وهمگامی مرتجعانی چون کاشانی که قبل از کودتا هفت میلیون دلار  از آمریکا  به آن آیت الله داده میشود تا به به شاه اللهی هائی چون شعبان بی مخ ها وارازل واوباش توسط آیت الله کاشانی داده میشود تا در روزکودتای احقاق حق شده ومزدوری خود را به  شاه معدوم یعنی حفظ منافع آمریکا در منطقه به وسیله آن جنایت کاران   تضمین شود وبعد از مدت کمی از کودتای جنایت کارانه رئیس جمهور آمریکا برای زهر چشم گرفتن از مردم به ایران سفر می کند و روزقبلش دانشجویان در اعتراض به مسافرت نیکسون به ایران وحمایتش ازجنایتکاری چون شاه معدوم به اعتراض برمیخیزند که ارتش شاه معترضان را به گلوله می بنددکه دوتن از دانشجویان در دم در جلودانشگاه تهران به شهادت میرسند  و البته قابل ذکر است که بعد از کودتای جنایتکارانه وزیر خارجه  مصدق فقید مخفی میشود ولی در 6 اسفد 32 در خانه ئی در میدان تجریش ( کوچه رضائیه) به دستور سپهبد علوی مقدم رئیس شهربانی وتوسط سرگرد مولوی دستگیرمی شودو به فرمانداری نظامی (شهربانی) برده میشود در حدود ساعت 2 بعد از ظهر دکتر فاطمی را در حالی که دستبند به دستهای او زده بودند وبرای انتقال به زندان  از پله های شهربانی با چند سرباز مسلح پائین می آوردند یازده نفر چاقوکش حرفه ای که با دو جیب پلیس از محله های سید نصیرالدین وسنگ لج به محل آورده بودند به دکتر فاطمی فقید یورش می برند وچندین ضربه کاری چاقوی اوباش  از جمله شعبان بی مخ(شعبان جعفری) به او فرود میآید وخواهر دلیرش  از راه میرسد وخود را سپر برادر میکند ودر کنار پیکر غرقه در خون برادرش بیهوش  در زمین می غلتدبه زبان ساده پول این جنایت از همان هفت میلیونی که دولت وقت آمریکا به آ یت الله کاشانی داده بود وکاشانی به همین جنایتکاران پرداخت کرده بود انجام می شد واماشاه معدوم وخانواده ومزدورانش به آن جنایتها بسنده نکردندامیر مختار کریمپور شیرازی روزنامه نگار ملی وطرفدار پیشوای فقیدکه همیشه به افشائ فسادودزدهای شاه وخانواده میپرداخت بعد از دستگیری به دستور خواهر شاه آن فقید را به حیاط زندان آوردندوسربازان مسلح با سرنیزهایشان بصورت دایره کریم پورشیرازی را محاصره می کننددر صورتی که با دستبند و پابند بسته بودند خواهر هرزه شاه معدوم یک گالن نفت را به روی لباسهایش می ریزد واورا آتش می زند وبعد از سوختن تمامی پیکرش اورا به بیمارستان منتقل میکنند وآن فقید در صورتی آخرین لحظات عمرش را سپری میکردبا تمامی نیرویش فریادمی زند آی مردم خواهر شاه منو آتش زد وبعد جان خود را درراه شرافت مردمش باصداقتی بی همتا در آن زمان به مردم درس وفا و صداقت می آموزد واو در روزنامه اش نوشته بود  "من جدا مصمم هستم که این مبارزه سرسخت وآشتی ناپذیر را تا سرحد مرگ شرافت مندانه وسرخ که ایده ال من است دنبال کنم وجنگ ما یک جنگ دامنه دار وسیع وملی است "  واین جنایتی دیگر  از عوامل شاه ودولت تحت حمایت آمریکااست واما قابل تعجب این است خانم وزیر خارجه وقت(اگر اشتباه نکنم وزیر خارجه بوش پدر) برای استمالت و مماشات برای خون ریزی بیشتر به   جنایتکاران حاکم که ورثه همان آیت الله کاشانی هستند ودرقبل از  کودتا 7 میلیون دلار جهت حمایت از کودتا دریافت کرده بودند عذر خواهی می کند وشاید از آن پول به خمینی هم داده شده چون آن زمان همراه کاشانی معدوم بوده ودر جنایت وخیانت به مردم  ایران هیچ کوتاهی نمی کرده است   وحتی در جریان گودالوب که سالها بعد به وسیله آقای ژیرکاردیستن افشا شد  که دولت ایالات متحده تصممیم گرفته بود به جای شاه خمینی را به جای او بنشاند ودولت وقت آمریکا نماینده ای را پیش خمینی برای توافق وانتقال قدرت به پاریس می فرستد  وابراهیم یزدی دبیر اول نهضت به اصطلاح آزادی مترجم خمینی با آمریکائیان  بود .هنوز هم آن خبیث مترجم(یزدی) قول وقراری دجال ضد بشربه آمریکائیان برای انتقال قدرت  داده بود را افشا نکرده است که همکاری وهمراهی با جنایتکاران حاکم را در عمل به اثبات رسانده است واما چیزی که همگان از افشا شدن آن مطلع اند قول دجال به آمریکائیان مبنی بر قلع مقمع  مجاهدان وکمونیست هابوده که دجال به قول خودبه آمریکا از سی خرداد60 تا امروز ادامه داده وغرب مخصوصا آمریکا در ظاهر محکوم کرده ولی در باطن به تشویق وترغیب  جنایتکاران به جنایت هرچه بیشتر ادامه داده است واما یک جنایت آشکار  وبدیهی برای همگان گزارش 41 صفحه ای وزارت خارجه به کنگره در 6 آبان 73که تمامی گفته های ملایان  وشکنجه گران شاه معدوم بوده را به عنوان اتهام به مجاهدین به گنکره گزارش می دهد واین گزارش پر از تحریف  دعاوی تکراری وبی پایه که قبلا در جریان ایران گیت ومعامله با رژیم خمینی وخرید سلاح از اسرائیل وآمریکا وپرداخت قسمتی پول به حساب کنتراهای تحت حمایت آمریکاکه برعلیه دولت قانونی ودمکرات ساندینیست ها فعال بودند ریخته می شود(این است راه قدس از کربلا)  سه روز بعد از گزارش وزارت خارجه به گنکره در رابطه با مجاهدان قرارگاه اشرف با موشک های اسکاد ب مورد حمله ملایان قرار میگیرد  ودر همان زمانها یکی از مقامات عالی رتبه برای مذاکره با جنایتکاران حاکم با کیک بسیار لذیذ آمریکائی که به مذاق دجال خیلی خوش مزه بود با یک کلت عازم تهران وخدمت خمینی دجال میرسد تا در جنایت وخیانت به مردم ایران دجال را یاری رساند و به همین جهت در سال 67 با تائید دولت آمریکا درمدت دو ماه به گفته معاون وزیر اطلاعات بیش ا ز33700  نفر به جوخه های اعدام سپرده می شوند  که در ظاهربا  محکومت
آمریکا ودر باطن با تشویق وترغیب دولت بسیار دمکرات آمریکا واقع می شود ونمونه دیگر از جنایت های بسیار دمکراتیک واولین دمکراسی دنیا (آمریکا)در جنگ عراق وکویت که تمامی دنیا را متعجب ومتحیر می کند منطقه پرواز ممنوعی که آمریکا برای عراق ایجاد کرده بود واز ترس تسلیحات بسیارپیشرفته آمریکا هیچ هواپیما وهلیکوپتر  عراقی وغیر عراقی جرعت پرواز در آن منطقه رانداشت دولت ملایان از همان منطقه پرواز ممنوع به قرارگاه مجاهدان بمباران میکنند!!  پس من حق دارم بگویم هرخونی که  از مجاهدین ومبارزین در زمان شاه  وشیخ ریخته شده  به دستور مستقیم آمریکا بوده است                                                                    پایان بخش دوم 5/7/2013

۱۳۹۲ تیر ۷, جمعه

ارباب دهکده جهانی ودستهای تا مرفق در خون مجاهدان

وقتی خبر مصاحبه آقای رابرت گیتس وزیر دفاع قبلی دولت ایالات متحده را خواندم که می گوید بیش از سی سال دنبال اشخاص مدره در توی رژیم ملایان بوده ونتوانسته مدره ای پیدا کند تا آن مدره را باتبلیغات رسانه ای خودشان آلترناتیو سیاست های همراهی با سیاست های استراتژیک خاورمیانه بزرگ بکنند البته قابل ذکر است که همراهی وهمگامی با ایالات متحده برای اکثریت حاکمان ایران برای منطقه خیلی جذاب وایده ال است اما چیزی که ملایان  حاکم شب و روز از ترس آن آرام وقرار ندارند در وهله اول خواست اکثریت  بیش از 98 در صد مردم ایران برای سرنگونی است وبرای غلبه به این مشکل   به هر وسیله شده دنبال بمب اتم است که تا حدودی می تواندتعادل سیاستهای داخلی وخارجی رابرای بقائ را تضمین نماید  واما در سطح سیاستهای جهانی ومنطقه ای حتی روسیه وچین که از نظر سیاستهای استراتژیکی در بقا ملایان منافع مشترک دارند هم رژیم را به شفاف سازی در مورد مسائل اتمی فرا میخوانند   وامادر مرحله دوم که ذکرش خالی از فایده نیست در سیاست های استراتژیک خاورمیانه بزرگ دیگر استراتژی سی سال قبل زمان جنگ سرد کارائی ندارد وسیاستهای خاورمیانه بزرگ در مرحله اول برخلاف سیاستهای قبلی که حمایت غرب وایالات متحده از دیکتاتوری های منطقه در زمان جنگ سرد بود دیگرآن سیاست واستراتژی  نه تنها کارائی ندارد وحتی با منافع غرب وآمریکا سازگاری ندارد بلکه متضاد هم هست واین راملایان حاکم بهتر  وبیشتر ازهمه درک کرده اند که علاوه براینکه اکثریت بیش از 98 درصدی مردم خواهان سرنگونی رژیم هستند در سیاستهای جهانی ومنطقه ای مطلقاجائی ندارند  ودیر یا زود باید به زباله دان تاریخ سپرده شوندچون در سیاست های خاورمیانه بزرگ جائی برای دیکتاتوریها از جمله در راس آنهابرای ملایان جائی وجود ندارد واما آنچه که از وزیر دفاع قبلی به نقل از جراید وخبرگزاریها نقل شد در فهم من درحمله به اشرف در دو حمله در مرداد88 وفروردین 90 را  در پیدا کردن مدره در درون رژیم ارزیابی میشده چون آقای وزیر در دو حمله مورد نظر به یقین یا فرماندهی حمله را به عهده داشت ویا فرماندهان ومزدوران مالکی وقدس را توجیه کرده تا کار مجاهدین را یکسره کنند تا با خیال  آسوده  در داخل رژیم ملایان دنبال مدره باشدومنافع خودشان را مثل کودتای 28 مرداد که شاه معدوم رابرای 25 سال بیمه کرد  برای جنایتکاران به اصطلاح مدره در رژیم  راه راهموار کندکه با هوشیاری رهبر مقاومت وانقلاب درونی مجاهدین تیرش با اینکه بیش ازدهها نفر را شهید وهزاران مجاهد را مجروح ومصدوم کرد  اما به هدف ضدمردمی  خود نائل نشد و در همین راستا بود دولت  اوباما وبلاخص وزیر خارجه وقت خانم کلینتون خروج از لیست سیاه ترویستی را مشروط به ترک اشرف وانتقال به لیبرتی کردکه لیبرتی با ابتدائی ترین معیارهای قوانین بین المللی وکنوانسیونهای پناهندگی وحقوق بشری انطباق نداشت و نداردوهم  قبل از  انتقال مجاهدین به لیبرتی خانم کلینتون به ظاهر سفیر ویژه مخصوص اشرف تعیین میکند و می گوید در 24 ساعت روز در هفته از طرف یونامی وسفیر ویژه اشرف  وتعهدی که دولت مالکی به آمریکا وملل متحد داده حفاظت اشرفیان در لیبرتی تضمین خواهد شد و لیبرتی یک کمپ موقت است ودر اسرع وقت ممکن همه آنان به کشورهای اروپائی وبیشتر آنان به ایالات متحده منتقل خواهند شد اما همه دنیا شاهد بودند وهستند نه تنها از طرف سازمان ملل حفاظتی صورت نگرفت بلکه کوبلر نماینده تام اختیار بانکیمون ودولت اوباما زندانی بوجود آوردند به گفته ژنرال جیمز جونز مشاور نظامی اوباما لیبرتی بسیار بدتر از گوانتاناما وبه گفته شهردار نیویورک اردوگاه مرگ بوده وهست همه اینها با حکم ورضایت دولت بسیار دمکرات اوباما وخانم کلینتون برمجاهدان در لیبرتی تحمیل شده است پس مجاهدان حق دارند به دولت ایالات متحده و وزارت خارجه اش  وسفیربه اصطلاح ویژه برای اشرف در عراق  تره خوردنکنند و اعتماد نداشته باشند چون بصورت مستقیم دست در خون دهها کشته وهزاران زخمی ومصدوم داشته اند واز این به بعد هم اگر خونی ریخته شود که احتمالش خیلی زیاد است مسبب تمامی جنایتها با دستهای آقای اوباما ودولت مربوطه انجام خواهد شد            رضا قبرسی20130/06028  

۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

نقش فردوست در شکل گیری وزارت بدنام اطلاعات و رقابت انگلیس وروس ها ونقش سپاه در این مورد.

ريشه يابي ريشه هاي اطلاعاتي کودتاي خامنه اي به نحوه تشکيل ارگانهاي اطلاعاتي جمهوري اسلامي باز مي گردد. ابتداي انقلاب براي تشکيل اطلاعات ناچار بودند از افرادي استفاده کنند که با اين کار آشنايي داشتند، همانطور که براي آموزش سلاح ناچار به استفاده از ارتشي ها بودند، براي سامان دادن اطلاعات هم مجبور شدند سراغ نيروهاي اطلاعاتي رژيم قبلي بروند. در همين حال تلاش سختي بين شرق و غرب براي در دست گرفتن سيستم اطلاعاتي جمهوري اسلامي در کار بود و عليرغم دعواهاي سياسي که در لايه هاي ظاهري و تبليغاتي روابط بين المللي ديده مي شد در مورد رخنه در سيستم اطلاعاتي و در دست گرفتن آن، رقابت شديدي بين کا گ ب و اينتليجنت سرويس در جريان بود. انگليس حاضر بود در زمينه اطلاعات همه نوع کمکي به جمهوري اسلامي بنمايد تا بخيال خود جلوي نفوذ روسها و تاثيرگزاري آنها بر مسئولين کشور را بگيرد و در مقابل نيز روسها با بهره برداري از احساسات ضدغربي بوجود آمده در ميان نيروهاي انقلابي تلاش مي کردند که براي مهار کردن جمهوري اسلامي و سوار شدن بر آن راه ميانبر رفته و با در اختيار گرفتن نهادهاي اطلاعاتي، کنترل مقامات سياسي را در دست بگيرند.
براي کشورهايي نظير انگليس و روسيه که داراي سازمانهاي اطلاعاتي قوي و با تجربه و باقدمتي هستند روشن است که در اختيار داشتن ارگان اطلاعات يک کشور ارزانترين راه تسلط بر آن کشور است. سياستمداران قدرت واقعي چنداني ندارند و دائماً هم تغيير مي کنند ولي نهادهاي اطلاعاتي قدرت واقعي و پشت پرده را در دست داشته و وابسته به افراد هم نيستند و سيستم آن هميشه ثابت و نيرومند است.
انگليس در اين راه خيلي مايه گذاشت و تيمسار ارتشبد فردوست که از اعضاي رده بالاي سرويس اطلاعاتي انگليس بود را به جمهوري اسلامي هديه داد. وي دوست دوران کودکي محمدرضاشاه و همدرس او در ايران و سوئيس بود و هميشه بالاترين پستهاي امنيتي را در حکومت پهلوي داشت و نزديکترين نديم شاه محسوب مي شد، بسياري او را مغز شاه مي ناميدند. فردوست رياست دفتر اطلاعات ويژه شاه و همزمان معاونت ساواك و رياست دفتر بازرسي شاه را نيز بر عهده داشته است. وي همچنين به عنوان ناظر بر عمليات دولت عمل مي‌كرد. فردوست فردي بسيار ثروتمند بود.
فردوست توسط انگليسي ها به سرويس اطلاعاتي آن کشور جذب و طي سال هاي 1338 تا 1342 به انگليس رفته و توسط اينتليجنس سرويس در انگلستان دوره هاي آموزشي ويژه اي ديده كه عبارت بودند از : (کتاب خاطرات فردوست)
1 – آموزش سازماندهي «دفتر ويژه»
2 ـ آموزش تلخيص و ارزيابي خبر
3 ـ آموزش حفاظت
4 ـ آموزش تحقيق
5 ـ گزارش نويسي
6 ـ آموزش شبكه هاي‌ پنهاني
7 ـ آموزش استخدام و عضويابي
8 ـ آموزش اطلاعات و ضد اطلاعات
9 ـ آموزش ضد براندازي
10 ـ آموزش جنگ رواني
پس از خروج شاه از ايران در 26 دي 57 براي همه کشورهاي غربي مسجل شده بود که رژيم سقوط خواهد کرد و آنها بسرعت در حال آماده کردن خود براي تعامل با حکومت جديد بودند، اولين تماسها با سران انقلاب از سوي آمريکا و انگليس برقرار و در جلسه اي با حضور ژنرال هايزر آمريکايي و ارتشبد فردوست بنمايندگي از انگليس و نيز 3 تن از اعضاي عاليرتبه شوراي انقلاب، اولين گفتگوهاي رودرو شکل گرفت.
نخستين پيشنهاد صريح طرف مقابل به سران شوراي انقلاب آمادگي آنها براي مساعدت در تشکيل يک نهاد اطلاعاتي قوي بود که بتواند پس از سقوط شاه جلوي سرويس قدرتمند کا گ ب بايستد و مانع از نفوذ روسها شود. ارتشبد فردوست که تمام دوره هاي اطلاعاتي را ديده و سالهاي زيادي تجربه کار عملي داشت و از طرفي مورد اعتماد سرويس انگليس بود و مي توانست در مواقع ضروري از کمک آنها بهره ببرد براي اين همکاري پيشنهاد شد.ارتشبد فردوست ماموريت يافت در ايران باقي مانده و با کمک به حکومت نوپا مانع از نفوذ کمونيسم و روسها در ايران شود. و به اين ترتيب ارتشبد حسين فردوست، پدر تشکيلات اطلاعاتي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران شد.
اين هديه سخاوتمندانه دولت انگليس يک نعمت ارزشمند براي حکومت بود که نهايت استفاده را از آن برد. تا چند سال حضور فردوست در راس سيستم اطلاعاتي ايران مخفي نگاه داشته شد و پس از آن روسها براي انتقام گيري از جريان ميتروخين (Mitrokhin) اقدام به افشاي موضوع فردوست کردند. ماجرا از اين قرار بود که بموازات تلاش غرب براي بدست گرفتن سيستم اطلاعاتي ايران، روسها نيز از طريق سفير تام الاختيار خود در ايران يعني وينوگرادوف در ملاقاتهاي هفتگي که وي براي مدتي با آيت الله خميني داشت توانست رهبر انقلاب را متقاعد کند از کمکهاي اطلاعاتي بدون توقع شوروي استفاده نمايد و به اين منظور يکي از افسران عاليرتبه کا گ ب بنام ميتروخين که مسئول بخش خاورميانه سازمان اطلاعاتي شوروي بود براي ارائه اين خدمات تعيين شد و اين شخص براي از ميدان به در کردن فردوست و حامي وي يعني انگليس با گشاده دستي اطلاعاتي را به ارگانهاي اطلاعاتي ايران ارائه مي داد. در مقابل توقع شوروي اين بود که در مقابل اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ، ايران واکنشي انجام ندهد که حکومت نيز اين خواسته را اجابت نمود.
ميتروخين در سال 1992 به انگليس پناهنده شد و مشخص گرديد که يک جاسوس نفوذي انگليس در کا گ ب بوده و يکي از دلايل عدم موفقيت شوروي در بدست گرفتن کامل سيستم اطلاعاتي ايران نفوذي بودن وي بوده، شوروي در مقابل نقش فردوست را افشاء کرد و حکومت ناچار به علني کردن حضور فردوست شد. اين تحولات منجر به قطع موقت ارتباط روسها با سيستم اطلاعاتي ايران و افتادن کامل آن بدست انگليس بود.
بعد از روي کار آمدن خامنه اي ناگهان سياست «نگاه به شرق» که تئوريسين آن محمدجواد لاريجاني بود در اولويت قرار گرفت و روابط بسيار نزديکي با شوروي آغاز شد. خريدهاي سنگين نظامي از شوروي و حضور مستشاران روس در ايران و حضور همزمان نيروهاي سپاه در شوروي بيش از پيش سبب نزديکي سپاه با روسها شد. وزارت اطلاعات که معمار آن فردوست بود از اين چرخش ناراحت بود و نسبت به خامنه اي ديد خوبي نداشت. وزارت اطلاعات با هدايت سعيد امامي که فردي مشکوک بود و در يکي از سفرهاي فلاحيان وزير اطلاعات به آمريکا با وي آشنا و سپس براي همکاري با وزارت اطلاعات به ايران دعوت شده بود کودتايي ظريف را بر عليه خامنه اي ترتيب داد. حذف فيزيکي مخالفين و دگرانديشان ايراني که زير نظر مستقيم رهبر و با دستور وي سالها در حال انجام بود ناگهان به بيرون درز کرد و خاتمي گزارشي را دريافت نمود که نشان مي داد اين قتلها توسط وزارت اطلاعات و با دستور رهبر انجام شده است،
خاتمي بجاي انتشار عمومي گزارش و مطلع کردن ملت، نزد خامنه اي رفت و گزارش را به او داد. خامنه اي در مقابل، ضمن تکذيب نقش خود باند سعيد امامي را عامل اسرائيل خوانده و دستور برخورد با آنها را داد. شديدترين و بي رحمانه ترين شکنجه هايي که تا آنروز حتي نسبت به خطرناکترين مخالفين حکومت انجام نشده بود نسبت به اين افراد اعمال و حتي همسر سعيد امامي را با شکنجه هايي وحشتناک وادار کردند اعتراف کند با افراد متعددي ارتباط جنسي داشته است، سعيد امامي هم بقتل رسيد ولي اعترافهايي از او منتشر شد که نشان مي داد وي سفرهاي متعددي به اسرائيل داشته و براي موساد کار مي کرده است. فيلم شکنجه هاي اين افراد براي هشدار به پرسنل وزارت اطلاعات براي آنها نمايش داده شد و به بيرون هم درز پيدا کرد و همگان در اينترنت فيلم شکنجه هاي فاطمه دري همسر سعيد امامي را ديدند. وزارت اطلاعات کاملاً از چشم رهبر افتاد و وي با فراخواندن برخي از تصفيه شده هاي وزارت تشکيلات اطلاعات موازي را زير نظر حجازي راه انداخت. با افول وزارت اطلاعات نقش اطلاعات رهبري و اطلاعات سپاه بسيار پررنگ شد و بهمين ترتيب نزديکي به روسها هم شدت گرفت. نقطه سقوط رهبر هم از همينجا آغاز شد.
وزارت اطلاعات همواره نقش متعادل کننده اي در رفتار رهبر داشت ولي با حذف آنها دور بدست سپاه افتاد که بيشتر نظامي-امنيتي فکر مي کرد تا مثل وزارت اطلاعات سياسي-امنيتي. اولين نوزاد تفکر نظامي-امنيتي سپاه طرح روي کار آوردن يکي از عناصر سپاه يعني احمدي نژاد بعنوان رئيس جمهور بود، بيرون آمدن وي از صندوق راي را سپاه تضمين مي کرد. در حاليکه اگر هدايت جريانات بدست وزارت اطلاعات بود هرگز اجازه نمي داد فردي نظير احمدي نژاد که نه تعادل رواني داشت و نه شخصيت فردي، چنين جايگاهي را در جمهوري اسلامي بدست بگيرد. اين باند جديد 4 سال وقت مي خواست تا با هدايت روسها طرح يک کودتاي تمام عيار را آماده نمايد. در همين 4 سال نيز نتايج اين تفکر نظامي-امنيتي در قالب تند شدن شعارهاي حکومت و تهديد به بريدن زبان و گردن زدن مخالفين و همچنين رويارويي با کشورهاي غربي و گسترش و سرعت بخشيدن به يک امپراطوري نظامي با اولويت دادن به طرحهاي موشکي و هسته اي و واگذاري همه پروژه هاي بزرگ اقتصادي به سپاه و ورود همه جانبه سپاه به عرصه امنيتي خود را نشان داد.
اوج اين جريان در سفر پوتين در سال 1386 به تهران و ملاقات طولاني خصوصي وي با رهبر بود که قول و قرارهاي استراتژيکي رد و بدل شد. روسها در مقابل تامين خواسته هاي رهبر امتيازات بسيار مهمي از جمله مالکيت درياي خزر را گرفته و همچنين خواستار ابقاي احمدي نژاد براي دوره بعدي شدند. بطرز بي سابقه اي نيروهاي سپاه (150 نفر) وارد مجلس و دولت و خبرگزاريها و صدا و سيما شده و بيشتر پستهاي اجرايي نظير استاندار و فرماندار بين مابقي افراد سپاهي که وزير و نماينده مجلس نشده بودند تقسيم شد و تعدادي نيز بعنوان سفير عازم کشورهاي خارجي شدند.
در قرن بيستم جهان شاهد پديده ‌اي است که کمتر در گذشته سابقه داشته است و آن نظامياني هستند که امور ديواني را هم فرا‌گرفته ‌اند و به همراه پاره ‌اي از نيروهاي غيرنظامي دولتي را تشکيل داده‌اند که به آن «نظام‌هاي اقتدارگراي ديوانسالار» (Bureaucratic Authoritarian Regime) مي‌گويند. اينان در بسياري از کشورهاي آمريکاي جنوبي چون آرژانتين، شيلي، اروگوئه، برزيل و همچنين در کره جنوبي و يونان حکومت را به دست گرفتند.
سپاه که زماني نيروي مسلحي بود که در راه پاسداري اين مرز و بوم مي‌جنگيد کم کم محدوده عمل آن از کار سپاهيگري به کشورداري گسترش يافته و يک واحد بزرگ اقتصادي شده است که بيشترين و بزرگترين قراردادهاي ساختماني را در دست دارد. مجتمع خاتم ‌الانبيا بزرگترين شرکت ساختماني ايران است که در کشورهاي همسايه همپيمان‌هاي بزرگ ساختماني دارد. سپاه بنادر و گمرکات متعددي در اختيار دارد که هر کالايي را مي‌ خواهد بدون نظارت دولت و بدون پرداختن عوارض گمرکي وارد مي‌کند و از آنجا که سپاه فعاليت‌ هاي اقتصادي و تجاري وسيعي دارد لذا بخش گسترده‌ اي از واردات مملکت از کنترل دولت خارج است و بدين طريق به هر صنعتي روي بياورد هيچ رقيبي تاب مقابله با آن، حتي از نظر اقتصادي و هزينه تمام شده، را ندارد. دو سال پيش شرکت‌هاي مربوط به سپاه در دوبي ?? ميليارد دلار درآمد داشتند.
بدين سان سپاه دولتي در درون دولت با درآمد مستقل خود ايجاد کرده و سخت هم از اين منابع مالي خود حراست مي‌کند. سپاه هم حزب سياسي دارد و هم با بودجه و پايگاهي که دارد نمايندگان مورد نظر خود را به مجلس مي‌فرستد، نمايندگاني که گاه براي مردم کاملا ناشناخته هستند. عموم مساجد و هيات‌هاي عزاداري و تکيه‌ ها و منابر نيز از طريق بسيج در دست سپاه است و هر روحاني هر جا که باشد از ترس بسيج مجبور است در خطي که سپاه مي‌ خواهد عمل کند والا بساط او را با سر و صدا و جوسازي برمي‌ چينند. سپاه ديگر يک نيروي نظامي سنتي به عنوان بازوي نظامي در اختيار رهبريت حکومت نيست بلکه نهادي است که از طريق اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي در همه ارکان حکومت و همه واحدهاي اجتماعي ريشه عميق دوانيده است و اين پديده در هر جاي دنيا که باشد به دنبال تسخير همه قدرت مي‌رود. در ايران نيز اين خيزش براي تسخير قدرت از دوران انتخاب اول احمدي ‌نژاد خود را کم کم نشان داد اما زياد مورد توجه قرار نگرفت زيرا اينگونه حکومت در تاريخ ما سابقه نداشت و در منطقه خاورميانه نيز تنها ارتش پاکستان تا حدودي اين خصوصيت را دارد ولي نمونه کامل ‌تر آن دولت اسراييل است. سپاه همه قدرت را مي‌خواهد و ديگر حاضر نيست امور ديواني را به ديگران واگذارد بلکه تمام دولت را مي‌خواهد هر چند لازمه اين تصرف قدرت، پذيرش رهبريت خامنه‌ اي به عنوان ولي مطلقه فقيه باشد. مهمتر اينکه اين نيرو به دليل قدرت نظامي، اقتصادي و سياسي خود، عزم خود را کاملا جزم کرده که قدرت را تصاحب کند و براي دستيابي به اين هدف از هيچ عملي فروگذار نخواهد بود. دروغ و تقلب، سرکوب، پخش پول، استفاده از خرافي‌ ترين باورهاي مردم و خلاصه هر چه که براي گرفتن قدرت لازم باشد، و چون ذهن نظامي دارد هيچ مصالحه و تقسيم قدرتي را نمي‌پذيرد که از نظر آنان در صحنه نبرد اگر به دشمن فرصت بدهي او تو را خواهد کشت.
در چنين شرايطي نيروهاي مخالف اين جريان که مايل نيستند سقوط کشور در دستان نظاميان و پديد آمدن يک ديکتاتوري بي نظير در تاريخ ايران را ببينند در انتخابات اخير قد علم کردند تا بلکه بتوانند تغييري در مسير ايجاد کنند. وجه مشترک همه اين نيروها آن است که يا ولايت فقيه را نمي‌خواهند و يا قدرت مطلقه آن را قبول ندارند و مي‌خواهند آن را زير نظارت قانون درآورند. خامنه‌ اي با محاسبات سياسي و دلبستگي به قدرت کامل و بي‌چون و چرا، چند سالي بود تصميم خود را گرفته بود و اين را در حمايت‌هاي مستقيمش از احمدي‌نژاد از يکي دو سال پيش آشکار کرده بود... وي با گرم کردن تنور انتخابات نظام را تثبيت مي‌کرد و اميدوار بود که اين بار هم مثل بار قبل با ترفند سياسي و تقلب در آرا، بي آن که سر و صدايي بلند شود، احمدي ‌نژاد برنده شود و جناح رقيب مثل بار پيش با چند گلايه راهي خانه شود. اما سير وقايع چنان شد که او ناگزير شد رسما جانب سپاه را که ضامن قدرت مطلقه او بود گرفته و کمر به نابودي جناحي که با قدرت او سازگاري نداشت ببندد. اکنون جامعه گويي از خواب غفلت بيدار شده است و چهره حقيقي نظاميان حاکم با رهبريت خامنه‌ اي را به روشني مي‌بيند. روحانيت متوجه شده است که تا بالاترين لايه‌ هاي آن دولتي شده و بيشتر سنت هزار ساله استقلال و مردمي بودن آن در پاي قدرت حکومت ولايت مطلقه فقيه خرج شده است و اين آخرين سنگر او پيش از نابودي کامل و حل خفت‌بار در دستگاه حکومتي است. بخش‌هاي عرفي و حتي اصلاح‌ طلبان حکومتي نيز متوجه شده‌اند که اميدي که آنان به اصلاح از درون داشته‌اند بيشتر بر اميدواري و حسن نيت بنا شده بود تا واقعيت قدرت و حريف بر سر آن است که در اولين فرصت همه آنان را از بيخ و بن براندازد و حکومت اسلامي را جايگزين مردمسالاري ديني کند. همه نيروهاي سياسي مقابل ولايت فقيه و بخش اعظم جامعه که با آنها همراهي دارند حالا با ديدن چهره واقعي حکومتي که از چند سال قبل زمينه ايجاد آن فراهم شده بود بر عزم خود جزم شده‌اند که در مقابل آن بايستند، هر چند اين ايستادگي مثل هر مبارزه مردمي و غيرنظامي، بالا و پايين‌ها و اوج و فرودهاي خود را داشته باشد. از سوي ديگر شواهد تاريخي و احکام عقلي به ما مي‌گويد که با گذر زمان در صف نيروهاي اقتدارگرا که به سرکوب ملتشان مي‌پردازند شکاف‌ ها ايجاد مي‌شود و ريزش‌ ها شروع مي‌شود، به ويژه در زمانه ارتباطات که ديگر حکومت‌ ها نمي‌توانند حقايق را از مردم خود براي مدت طولاني مخفي نگه دارند. عقب ‌ماندگان از تاريخ و خرافه ‌پرستان زورگو مي‌ توانند قدرت را به دست گيرند اما توان نگهداري آنرا ندارند و محکوم به شکست خواهند بود.
واقعيتهايي که تنها بخش اندکي از آن اينروزها به بيرون درز کرده و کروبي از سفيد شدن روي ديکتاتورها بدليل تجاوز وحشيانه به دختران و پسران مي گويد و محسن رضايي در مقابل گزارش مشابهي که توسط عده اي رزمنده تهيه شده، که آن نيز به تجاوز رايج در زندانها بعنوان يک روش شکنجه که با دستور مستقيم رهبر انجام مي شود مي پردازد، مي گويد که بايد عزاي عمومي اعلام شود.
حکومت ايران سالها است که ديگر يک حکومت ايدئولوژيک نيست، بلکه يک امپراتوري مالي گسترده اي است که بدون توجه به هر گونه اخلاقيات راه خود در گسترش قدرت و ثروتش را مي رود، براي چنين حکومتي استفاده از تجاوز به زندانيان بعنوان يک شکنجه امري بسيار عادي و معمولي است... سرکوبهاي وحشيانه نيروهاي حکومت در خيابانها و در مقابل دوربينهاي ثبت کننده که حتي شامل زنان و دختران نيز شد، تا کنون فقط از رژيم اسرائيل ديده شده بود آنهم نه در اين مقياس و شدت.
مردم بدرستي احساس خطر کرده اند، اگر به اين حکومت فرصت بدهند سرنوشت سياه و تيره اي در انتظار آنها خواهد بود که تجاوز فقط در پس ديوارهاي زندانها باقي نخواهد ماند و ملت باسارت يک حکومت وحشي در خواهد آمد که آنچه يک ارتش اشغالگر بيگانه با آنها نمي کند بر سرشان خواهد آورد.
ايستادن جلوي اين فاجعه مرگ با عزت است و تحمل آن مرگ با ننگ و ذلت.
__